141
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

فینسب إلى ما یملكه.۱

۰.رب، به معناى مالک است و هر کس مالک چیزى باشد، ربّ آن است و سخن خداى عز و جل: (به سوى ربّت، باز گرد)، به همین معناست؛ یعنى به سوى سَرور و مالکت باز گرد. کسى که در جنگ حنین گفت: «اگر مردى از قریش مالک من شود، برایم دوست‏داشتنى‏تر است تا آن که مردى از قبیله هوازن، مالکم شود»، مقصودش به ملکیّت در آوردن و ربّ و صاحب‏اختیار شدن بوده و به مخلوق، «الربّ» - یعنى رب با الف و لامِ دلالت کننده بر عموم - گفته نمى‏شود؛ بلکه براى مخلوق، تنها مى‏گویند: «ربّ فلان چیز (مالک فلان چیز)» که از همان اضافه کردن آن به مضافٌ إلیه، معلوم مى‏شود؛ زیرا مخلوق، جز همان را ندارد و به آنچه در ملکیّت دارد، منسوب مى‏شود.

به نظر مى‏رسد که سخن ابن فارِس در تبیین معناى «ربّ»، دقیق‏تر است. بررسى کاربردهاى این واژه، بویژه در قرآن و حدیث، نشان مى‏دهد که «ربوبیّت»، از نوع خاصّى از مالکیت و سیادت، حکایت مى‏کند که همراه با اصلاح و سامان دادن امور مربوط به مملوک است. البتّه سامان دادن امور هر آفریده، متناسب با هدف از آفرینش آن است. توضیح این مطلب، در ادامه بحث خواهد آمد.

كاربردهاى «ربّ» در قرآن

مادّه «ربّ» و مشتقّاتش در قرآن، ۹۸۰ بار به کار رفته است که ۹۶۱ مورد آن، در باره خداوند متعال است. این واژه در ۹۴ سوره۲ و ۸۷۱ آیه قرآن آمده است و بدین‏ سان، این نام در میان نام‏هاى خداوند، پس از «اللّٰه‏»،۳ بیشترین کاربرد را در این کتاب آسمانى دارد.

1.. التوحید: ص۲۰۳.

2.. سوره‏هایى که واژۀ «ربّ» در آنها به کار نرفته، عبارت‏ ‏اند از: نور، فتح، حجرات، مجادله، صف، جمعه، مرسلات، عبس، طارق، غاشیه، بلد، تین، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، ماعون، کافرون، مسد و توحید.

3.. کلمۀ «اللّٰه‏»، ۲۸۱۶ بار در قرآن تکرار شده است.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
140

همراهى همیشگى با چیزى و قیام به آن است که با معناى اوّل، تناسب دارد... . و بُن معنایی سوم، ضمیمه کردن چیزى به چیزى است که این معنا نیز با معناى قبلى، تناسب دارد و هر گاه خوب دقّت شود، هر سه معنا را از یک اصل معنایى مى‏یابى.

بر اساس این نظریّه، مادّه «ر ب ب» سه بن معنایی دارد:

اوّل: سامان دادن چیزى و پرداختن به امور مربوط به آن،

دوم: ملازمت و ایستادگى بر چیزی،

سوم: همراهى چیزى با چیز دیگر.

البتّه همه این معانى به همان معناى نخست بر مى‏گردند؛ زیرا سامان دادن امور مربوط به چیزى، از ملازمت و همراهى با آن جدا نیست.

به سخن دیگر، از منظر این واژه‏شناسِ معروف، اصلى‏ترین معناى «ربّ»، «إصلاح الشّى‏ء و القیام علیه؛ سامان دادن چیزى و پرداختن به امور آن» است و سایر معانى این واژه، یا به این معنا باز مى‏گردند و یا با این معنا تناسب دارند.

شیخ صدوق، در باب «أسماء اللّٰه‏»، در تبیین صفت «ربّ»، این کلمه را به معناى مالک دانسته و از آن جا که مالک مطلق، آفریدگار جهان است، اگر این واژه با الف و لام - که افاده عموم مى‏کند - به کار رود، بر آفریده اطلاق نمى‏شود. متن سخن او، این است:

۰.الربّ معناه المالک، وَ كلّ من ملک شیئاً فهو ربّه، وَ منه قوله عز و جل: (اِرْجِعْ إِلىٰ رَبِّكَ)۱؛ أى إلى سیّدک و ملیكک. و قال قائل یوم حنین: لئن یربّنى رجلٌ من قریش أحبّ إلىَّ من أن یربّنى رجلٌ من هوازن؛ یرید یملكنى و یصیر لى ربّاً و مالكاً، و لا یقال لمخلوق: الربّ بالألف واللّام؛ لأنّ الألف واللّام دالّتان على العموم، و إنّما یقال للمخلوق: ربّ كذا فیعرف بالإضافة؛ لأنّه لا یملک غیره

1.. یوسف: آیۀ ۵۰.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1915
صفحه از 687
پرینت  ارسال به