125
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

سپاس‏گزارى است و دسته دوم، ناظر به تبیین معناى سپاس‏گزارىِ کامل.

توضیح مطلب، این که: مقصود از احادیث دسته نخست، این است که جمله «الحمد للّٰه‏»، چون همه محامد را ویژه خدا مى‏گردانَد، از جوامعُ الکَلِم (کلمات وزین و کامل) به شمار می‏آید و کسى که با معرفت این جمله را ادا کند، وظیفه خود را در سپاس‏گزارى زبانى از نعمت‏هاى الهى انجام داده است.

امّا مقصود از احادیث دسته دوم، این است که گرچه انسان با تحمید، از خداى سبحان سپاس‏گزارى مى‏کند، این به معناى سپاس‏گزارىِ کامل و شایسته ذات پاک او نیست. به دیگر سخن، انسان نمى‏تواند آن گونه که شایسته خداوند سبحان است، او را سپاس‏گزارى کند.

ويژگى‏هاى «حمد»

در روایات اهل‏ بیت علیهم السلام، ویژگى‏هاى برجسته‏اى براى حمد و ستایش خداوند سبحان بیان شده که بیانگر نقش سازنده این ذکر در کمالات معنوى انسان‏اند. این روایات نیز به گونه‏ای تفسیر «حمد» شمرده می‏شوند. در این جا به برخى از این ویژگى‏ها اشاره مى‏کنیم:

۱. مرز ميان انسان و حيوان

نخستین ویژگى تحمید - که در کلام نورانى امام زین العابدین علیه السلام آمده - این است که ستایش آفریدگار و سپاس‏گزارى مُنعم حقیقى، مرز میان انسان و حیوانات است و اگر این عامل نباشد، انسان از مرز انسانیّت، خارج مى‏شود و در زمره چارپایان قرار مى‏گیرد. متن سخن امام علیه السلام که در نخستین نیایش صحیفه سجّادیه آمده، این است:

۰.الحَمدُ لِلهِ الَّذی لَو حَبَسَ عَن عِبادِهِ مَعرِفَةَ حَمدِهِ عَلیٰ ما أبلاهُم مِن مِنَنِهِ المُتَتابِعَةِ، وَ أسبَغَ عَلَیهِم مِن نِعَمِهِ المُتَظاهِرَةِ، لَتَصرَّفوا فی مِنَنِهِ فَلَم یَحمَدوهُ،


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
124

«ستایش، ویژه توست».

و در گزارش دیگرى آمده است:

۰.اللّٰهُمَّ إنَّ أحَداً لا یَبلُغُ مِن شُكرِکَ غایةً إلّا حَصَلَ عَلَیهِ مِن إحسانِکَ ما یلزَمُهُ شُكراً.۱

۰.بار خدایا! هیچ کس سپاس نعمتت را چنان که باید، به جاى نیاورده است، مگر این که سپاس دیگرى به جهت [همین توفیق شکرِ] احسان تو، بر او واجب مى‏شود.

و در گزارش دیگرى آمده است:

۰.إلٰهى! قَصُرَتِ الأَلسُنُ عَن بُلوغِ ثَنائِکَ كَما یَلیقُ بِجَلالِکَ.۲

۰.معبودا! زبان‏ها از گزاردن ثناى تو، آن ‏سان که در خورِ شُکوه و بزرگى تو باشد، قاصرند.

همچنین از امیر مؤمنان علیه السلام روایت کرده‏اند:

۰.الحَمدُ لِلهِ الذى لا یَبلُغُ مِدحَتَهُ القائِلونَ، وَ لا یُحصى نَعماءَهُ العادّونَ.۳

۰.ستایش، خداوندى را که سخنوران در ستودنش در می‏مانند و شمارندگان، از شمردن نعمت‏هایش ناتوان اند.

بر اساس این احادیث و احادیث مشابه آنها، مدح و شکر مُنعم حقیقى، به دو دلیل، امکان‏پذیر نیست: یکى این که نعمت‏هاى او به شماره در نمى‏آیند و دوم این که، توفیق شکر نعمت، خود، نعمتى دیگر است و نیازمند شکرى دیگر. از این رو، در نگاهِ ابتدایى به نظر مى‏رسد که این احادیث با احادیثى که پیش از این آوردیم، متعارض ‏اند؛ ولى با تأمّل معلوم مى‏شود که مضمون این دو دسته از احادیث، تعارضى ندارند؛ زیرا احادیث دسته اوّل، ناظر به وظیفه انسان در مقام

1.. الصحیفة السجّادیة: دعاى ۳۷.

2.. بحار الأنوار: ج۹۴ ص۱۵۰.

3.. نهج البلاغة: خطبۀ ۱.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2043
صفحه از 687
پرینت  ارسال به