كَكَونِ أفعاله مشتملةً علی حكمة.۱
۰.حمد، ثنا بر صاحب علم به جهت کمالش است، چه [کمالِ] ذاتى مانند واجب الوجوب بودن و اتّصاف به کمالات و عارى بودن از کاستىها، چه [کمال] وصفى، مانند آن که صفاتش کامل و واجب است، و چه [کمال] فعلى، مانند آن که افعالش حکیمانه است.
۲. رسيدن اثر كمالِ محمود به ديگرى
برخى گفتهاند: در مفهوم «حمد»، رسیدن اثر کمالِ محمود به دیگرى نهفته است، بر خلاف مدح که اعم از این معناست.۲ مثلاً سخاوت را مىتوان حمد کرد؛ چون اثر این کمال به دیگرى مىرسد؛ امّا بلندى قامت و زیبایى رو، قابل حمد نیست؛ ولى مىتوان مدحش کرد.
این سخن نیز با توجّه به کاربردهاى قرآنى حمد - چنان که اشاره شد - صحیح به نظر نمىرسد.
تفاوت ميان «حمد» و «شُكر»
«حمد» و «شکر»، داراى دو معناى متفاوت اند؛ زیرا «حمد» در مقابل «ذمّ» یا «لَوم»، و «شکر» در مقابل «کفران» است. «شکر» تنها بر نعمت است؛ ولى «حمد»، گاه بر نعمت است و گاه بر مصیبت، مانند آنچه از امام حسین علیه السلام نقل شده است که در غروب تاسوعا در آغاز سخنرانى فرمود:
۰.اُثنی عَلَى اللّٰهِ أحسَنَ الثَّناءِ، وَ أَحمَدُهُ عَلَى السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ.۳
۰.خداى را به نیکوترین ثنا مىستایم و در خوشىها و سختىها، او را حمد مىگویم.
در روایتى نیز آمده است: