109
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

إن عَذَّبتَنى فَأَنتَ مَحمودٌ.۱

۰.اگر مرا عذاب دهى، باز هم ستوده‏اى.

توضیح بیشتر در باره تفاوت میان «شکر» و «حمد» را در کتاب الفروق فی اللّغة مى‏یابیم:

۰.إنّ الشكرَ هو الاعترافُ بالنعمة على جهة التعظیم للمنعم، وَ الحمدَ الذكرُ بالجمیل على جهة التعظیم المذكور به أیضاً، وَ یصحّ على النعمة وَ غیر النعمة، وَ الشكر لا یصحّ إلّا على النعمة، و یجوز أن یحمد الإنسان نفسه فى اُمور جمیلة یأتیها و لا یجوز أن یشكرها؛ لأنّ الشكر یجرى مجرى قضاء الدین و لا یجوز أن یكون للإنسان على نفسه دین، فالاعتماد فى الشكر على ما توجبه النعمة و فى الحمد على ما توجبه الحكمة. و نقیض الحمد الذمّ إلّا على الإساءة، و یقال: «الحمد للّٰه‏» على الإطلاق، و لا یجوز أن یطلق إلّا للّٰه؛‏ لأنَّ كلّ إحسان فهو منه فى الفعل أو التسبیب، و الشاكر هو الذاكر بحقّ المنعم بالنعمة على جهة التعظیم، و یجوز فى صفة اللّه‏ «شاكرٌ» مجازاً، و المراد أنّه یجازى على الطاعة جزاء الشاكرین على النعمة، و نظیر ذلک قوله تعالى: (مَنْ ذَا ٱلَّذِی یُقْرِضُ ٱللّٰهَ قَرْضاً حَسَناً)۲.۳

۰.شکر، اعتراف کردن به نعمت براى بزرگداشتِ نعمت ‏دهنده است و حمد، یادکرد زیبایى‏ها براى بزرگداشت صاحب زیبایى‏هاست و براى نعمت و غیر آن به کار مى‏رود؛ ولى شکر براى غیر نعمت به کار نمى‏رود و جایز است که انسان، خود را به سبب کارهاى زیبایش حمد کند؛ ولى جایز نیست که آن را شکر بگزارد؛ زیرا شکر در حقیقت به مثابه پرداخت بدهى به کار مى‏رود و روا نیست که انسان خودش بدهکار خودش باشد. پس رکن اصلى شکر، نعمت‏بخشى است که آن را واجب مى‏کند و رکن حمد، حکمت است. نقیض «حمد

1.. الإقبال: ج۱ ص۱۳۲.

2.. بقره: آیۀ ۲۴۵.

3.. الفروق فی اللّغة: ص۳۹.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
108

كَكَونِ أفعاله مشتملةً علی حكمة.۱

۰.حمد، ثنا بر صاحب علم به جهت کمالش است، چه [کمالِ] ذاتى مانند واجب الوجوب بودن و اتّصاف به کمالات و عارى بودن از کاستى‏ها، چه [کمال] وصفى، مانند آن که صفاتش کامل و واجب است، و چه [کمال] فعلى، مانند آن که افعالش حکیمانه است.

۲. رسيدن اثر كمالِ محمود به ديگرى

برخى گفته‏اند: در مفهوم «حمد»، رسیدن اثر کمالِ محمود به دیگرى نهفته است، بر خلاف مدح که اعم از این معناست.۲ مثلاً سخاوت را مى‏توان حمد کرد؛ چون اثر این کمال به دیگرى مى‏رسد؛ امّا بلندى قامت و زیبایى رو، قابل حمد نیست؛ ولى مى‏توان مدحش کرد.

این سخن نیز با توجّه به کاربردهاى قرآنى حمد - چنان که اشاره شد - صحیح به نظر نمى‏رسد.

تفاوت ميان «حمد» و «شُكر»

«حمد» و «شکر»، داراى دو معناى متفاوت‏ اند؛ زیرا «حمد» در مقابل «ذمّ» یا «لَوم»، و «شکر» در مقابل «کفران» است. «شکر» تنها بر نعمت است؛ ولى «حمد»، گاه بر نعمت است و گاه بر مصیبت، مانند آنچه از امام حسین علیه السلام نقل شده است که در غروب تاسوعا در آغاز سخنرانى فرمود:

۰.اُثنی عَلَى اللّٰهِ أحسَنَ الثَّناءِ، وَ أَحمَدُهُ عَلَى السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ.۳

۰.خداى را به نیکوترین ثنا مى‏ستایم و در خوشى‏ها و سختى‏ها، او را حمد مى‏گویم.

در روایتى نیز آمده است:

1.. ریاض السالکین: ج۱ ص۳۰.

2.. تفسیر القرآن الحکیم (المنار): ج۱ ص۵۰.

3.. الإرشاد: ج۲ ص۹۱.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2098
صفحه از 687
پرینت  ارسال به