581
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

انحطاط کشانید که خداوند سبحان، او را به سگِ هار تشبیه نموده است.

بر پایه شمارى از روایات۱ و کلمات مفسّران،۲ منظور از این شخص «بلعم بن باعورا» است که در عصر موسى علیه السلام زندگى مى‏کرده و حتّى موسی علیه السلام از وى به عنوان مبلّغ استفاده مى‏کرده است. وى مستجاب الدعوه بود؛ ولی در نتیجه هواپرستى، از راه حق منحرف شد و دنیا و آخرت خود را تباه کرد.

1.. «و أمّا قوله:‏ (وَ اُتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ٱلَّذِي آتَيْنٰاهُ آيٰاتِنٰا فَانْسَلَخَ مِنْهٰا فَأَتْبَعَهُ ٱلشَّيْطٰانُ فَكٰانَ مِنَ ٱلْغٰاوِينَ) فإنّها نزلت فی بلعم بن باعوراء و کان من بنی إسرائیل. وَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنِ الحَسَنِ [الحُسَینِ‏] بنِ خالِدٍ عَن أَبِی الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام‏ أَنَّهُ اُعطِیَ بَلعَمُ بنُ باعُوراءَ الاسمَ الأَعظَمَ، فَکانَ یَدعُو بِهِ‏ فَیُستَجابُ‏ لَهُ،‏ فَمَالَ‏ إِلىٰ‏ فِرعَونَ،‏ فَلَمّا مَرَّ فِرعَونُ فی طَلَبِ مُوسىٰ وَ أَصحابِهِ قالَ فِرعَونُ لِبَلعَمَ: ادْعُ اللّٰهَ عَلَىٰ مُوسىٰ وَ أَصحابِهِ لِیَحبِسَهُ عَلینا، فَرَکِبَ حِمارَتَهُ لِیَمُرَّ فِی طَلَبِ مُوسىٰ وَ أَصحابِهِ فَامتَنَعَت عَلَیهِ حِمارَتُهُ، فَأَقبَلَ یَضْرِبُها فَأَنطَقَهَا اللّٰهُ عز و جل فَقالَت: وَیلَک! عَلىٰ ما تَضرِبُنِی؟ أ تُرِیدُ أَجی‏ءُ مَعَکَ لِتَدعُوَ عَلىٰ مُوسىٰ نبِیِّ اللّٰهِ وَ قَومٍ مُؤمِنِینَ؟! فَلَم یَزَل یَضرِبُها حتَّىٰ قَتَلَها، وَ انسَلَخَ الِاسمُ الأَعظَمُ مِن لِسانِهِ، وَ هُوَ قَولُهُ:‏ (فَانْسَلَخَ مِنْهٰا فَأَتْبَعَهُ ٱلشَّيْطٰانُ فَكٰانَ مِنَ ٱلْغٰاوِينَ * وَ لَوْ شِئْنٰا لَرَفَعْنٰاهُ بِهٰا وَ لٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى ٱلْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَوٰاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ ٱلْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ)‏، و هُوَ مَثَلٌ ضَرَبَهُ؛ امّا سخن خداوند که (بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولى [سرانجام] خود را از آن تهى ساخت و شیطان در پى او افتاد و از گم‏راهان شد) در بارۀ بلعم بن باعورا نازل شد. بلعم از قوم بنی اسرائیل بود. پدرم از حسن (/ حسین) بن خالد، از امام رضا علیه السلام روایت کرده است که به بلعم بن باعورا اسم اعظم داده شده بود و او با آن دعا می‏کرد و اجابت می‏شد. او به فرعون گرایش پیدا کرد و زمانی که فرعون به تعقیب موسی و یارانش پرداخت، فرعون به بلعم گفت: از خداوند بخواه که موسی و یارانش را در دسترس ما قرار دهد. بلعم سوار الاغش شد تا به تعقیب موسی و یارانش بپردازد؛ امّا الاغ وی از رفتن خودداری کرد و بلعم به تنبیه و زدن الاغش پرداخت. خداوند عز و جل حیوان را به زبان آورد و حیوان به بلعم گفت: وای بر تو! به چه خاطر مرا کتک می‏زنی؟ آیا می‏خواهی با تو بیایم تا موسی، پیامبر خدا، و قومش را نفرین کنی؟ بلعم، الاغ را چنان زد تا مُرد و اسم اعظم از زبان وی افتاد. این است این سخن خداوند: (خود را از آن تهى ساخت و شیطان در پى او افتاد و از گم‏راهان شد، و اگر می‏خواستیم، [مقام] او را با این آیات بالا می‏بردیم؛ امّا او به زمین چسبید و از هوسش پیروی کرد. مَثَل او، داستان سگ است که اگر به سویش بروی، زبان از دهان بیرون می‏آورد و اگر به حال خود هم رهایش کنی، باز زبان از دهان بر می‏آورد). این مَثَلی است که خداوند زده است» (تفسیر القمی: ج۱ ص۲۴۸. نیز، ر. ک: الدرّ المنثور: ج‏۳ ص۱۴۵).

2.. ر. ک: مجمع البیان: ج‏۴ ص۷۶۸ و الکشّاف: ج‏۲ ص۱۷۸.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
580

(وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً إِنّی أَراكَ وَ قَوْمَكَ فی ضَلالٍ مُبِینٍ.۱

۰.و [به یاد آور] هنگامى را که ابراهیم به پدر خود، آزر، گفت: آیا بت‏ها را معبود خود می‏گیری؟! حقّا که تو و قومت را در گم‏راهى‏ آشکاری مى‏بینم).

دو. گم‏راهان با اشاره به وصف خاص

الف - عالِم دنیاپرست

داستان ضلالت کیفرىِ یکى از عالمان دنیاپرست معاصر موسى علیه السلام، در قرآن بدون ذکر نام، چنین آمده است:

۰.(وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِى ءَاتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِینَ * وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ یَلْهَث ذَلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ كَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ.۲

۰.بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولى [سرانجام،] خود را از آن تهى ساخت و شیطان در پى او افتاد و از گم‏راهان شد * و اگر مى‏خواستیم، [مقام] او را با این آیات [و علوم و دانش‏ها] بالا مى‏بردیم؛ امّا او به زمین (دنیا و مال و جاه آن) چسبید و از هوسش پیروى کرد! مَثَل او، داستان سگ است که اگر به سویش بروی، زبان از دهان بیرون مى‏آورد و اگر به حال خود هم رهایش کنی، باز زبان از دهان بر می‏آورد. این، مَثَل گروهى است که آیات ما را تکذیب کردند. این داستان‏ها را بازگو کن؛ شاید بیندیشند).

در این آیات، نامى از کسى برده نشده؛ بلکه سخن از عالم بزرگى است که نخست در مسیر حق بوده، به گونه‏اى که کسى تصوّر نمى‏کرد روزى منحرف شود؛ امّا سرانجام، پیروى از هواى نفس و دنیاپرستى، او را به درجه‏اى از ضلالت و

1.. انعام: آیۀ ۷۴.

2.. اعراف: آیۀ ۱۷۵ ـ ۱۷۶.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2266
صفحه از 687
پرینت  ارسال به