59
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

گفتنى است هر چند متعلَّق جار و مجرور در «بسمله» مى‏تواند فعل ابتدا یا فعل استعانت باشد، باید توجّه داشت که اگر جار و مجرور، متعلّق به فعل مقدّر استعانت بود، مى‏توان حرف باء را به معناى استعانت دانست؛۱ ولى اگر متعلّق به فعل مقدّر ابتدا بود، باء به معناى ابتدا نخواهد بود.۲ با توجّه به این نکته، باء به معناى مصاحبت و یا به طور خاص به معناى الصاق است.

برخى مفسّران گفته‏اند که اگر فعل ابتدا در تقدیر باشد، باء براى تعدیه است. این سخن، پذیرفته نیست؛ زیرا لازمه این معنا، آن است که فعلِ ابتدا با تعدیه به حرف باء، مفعول بیشتری بگیرد، در حالى که فعل ابتدا، هنگامى که با باء استعمال می‏شود نیز تنها همان یک مفعول را با واسطه حرف جر مى‏گیرد. همچنین باء را نمى‏توان زائد پنداشت.۳

بنا بر این، اگر جار و مجرور در بسمله، متعلّق به فعل ابتدا باشد، به معناى مصاحبت یا به معناى الصاق است.

مبحث دوم: معناشناسی (اللّٰهِ)

در این مبحث، کلمه «اللّٰه» ابتدا از نگاه واژه‏شناسان و سپس از منظر قرآن و حدیث، بررسی می‏گردد:

واژه‏پژوهی «اللّٰه‏»

بیشتر واژه‏شناسان، بر این باورند که لفظ جلاله «اللّٰه‏» مشتق است، هر چند در مبدأ اشتقاق آن، اختلاف نظر وجود دارد.

برخى بر این باورند که اللّٰه‏ از «ألَهَ» یا «ألِهَ» به معناى «عَبَدَ»۴ اشتقاق یافته و

1.. زیرا استعانت، خود یکى از معانى «باء جارّه» است.

2.. زیرا ابتدا از معانى «باء» شمرده نمى‏شود.

3.. زیرا زائد دانستن آن، در صورتى صحیح است که «أبتداُه» و «أُبتدأ به» به یک معنا باشند و حرف «باء» تنها موجب تأکید بر مفهوم جمله گردد، حال آن که چنین نیست.

4.. ر. ک: مفردات ألفاظ القرآن: ص۸۲ و الصحاح: ج۶ ص۲۲۲۳.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
58

و بزرگان خود، آغاز نمایند، خواه این رسم برگرفته از آموزه‏هاى انبیاى پیشین علیهم السلام به صورت صحیح یا تحریف‏یافته‏اش باشد، یا علاوه بر آن، کشش‏هاى فطرى نیز مردم را به سمت آن، سوق داده باشد.

مؤیّد این برداشت، آن است که قرآن کریم در میان مردمى نازل شد که خود را پیرو آیین حنیف ابراهیمى مى‏پنداشتند و کار و گفتارشان را با عبارت «بِاسمکَ اللّٰهُمَّ» آغاز می‏کردند و با اهل کتاب، همزیستى و تعامل همه‏جانبه داشتند. نصّ شرعى معتبرى هم در ردّ این دیدگاه نمى‏یابیم.

آرى! با تعلّق «بسم» به فعل ابتدا، به نام خداى متعال، تبرّک نیز مى‏جوییم و از نام جز او، تبرّى مى‏نماییم و مدد الهى را جلب مى‏کنیم. پس در این وجه نیز کلام، از معناى استعانت به خداى متعال خالی نیست؛ امّا وجه‏های دیگر را که در فضاى نزول سوره براى عرف مخاطبان در ظرف تخاطب چنین ظهورى نداشته و چندان معهود نبوده‏اند، تنها مى‏توان به مثابه احتمال‏هایى ثبوتى در عرصه تفسیر، لحاظ کرد، مگر آن که نقلى معتبر، آنها را تأیید کند یا از باب تعدّد معانى و مانند آن، اعتبارشان اثبات شود.

معناى حرف باء در «بسمله»

حرف باء در «بسم اللّٰه الرحمٰن الرحیم»، از حروف جَر است که در معانى متعدّدى به کار مى‏رود.۱ برخى، معناى اصلى باء را الصاق مى‏دانند۲ و معانى دیگر آن را به همین معنا باز مى‏گردانند. بر این پایه، جار و مجرور در «بسمله» به هر فعلى متعلّق باشد، در بر دارنده مفهوم الصاق خواهد بود، خواه علاوه بر آن، معناى دیگرى نیز داشته باشد یا نه.

1.. ابن هشام براى باء، چهارده معنا ذکر کرده است: الصاق، تعدیه، استعانت، سببیّت، مصاحبت، ظرفیّت، بدل، مقابله، مجاوزه، استعلا، تبعیض، قسم، غایت و تأکید (ر. ک: مغنى اللّبیب: ج۱ ص۱۳۷ ـ ۱۴۴).

2.. ر. ک: مجمع البیان: ج۱ ص۹۲.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2341
صفحه از 687
پرینت  ارسال به