511
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

رود، به معناى کیفیتى نفسانى برخاسته از شدّت ناخشنودی است که در نتیجه عوامل مختلفى در درون پدید مى‏آید و خشمگین را به مقابله با آنچه موجب ناراحتى او گردیده، وادار مى‏نماید.

امّا هنگامى که این کلمه و کلمات مشابه آن، مانند: «سخط»، «اَسَف» و «غیظ» به خداوند سبحان نسبت داده شوند، به صفت فعل الهى و به معناى آثار مترتّب بر آن، یعنى مجازات کارهاى ناشایست، اشاره دارند.

در روایتى که عمرو بن عبید از امام باقر علیه السلام در باره مقصود از غضب در آیه (وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى؛۱ و هر کس خشم من بر او فرود آید، قطعاً در [ورطه] هلاکت افتاده است) پرسید، امام فرمود:

۰.هُوَ العِقابُ یا عَمرُو، إنَّهُ مَن زَعَمَ أَنَّ اللّهَ قَد زالَ مِن شَیءٍ إلىٰ شَیءٍ فَقَد وَصَفَهُ صِفَةَ مَخلوقٍ، و إنَّ اللّهَ تَعالىٰ لا یَستَفِزُّهُ شَیءٌ فَیغَیِّرَهُ.۲

۰.مقصود، کیفر است.‏اى عمرو! هر کس گمان کند خدا از حالتى به حالت دیگر در مى‏آید، او را با ویژگىِ آفریده وصف کرده است، در حالى که چیزى، خداى متعال را تحریک و بى‏قرار نمى‏کند تا موجب دگرگونى او شود.

اعراب «غَیر» در ( غَیرِ المَغضوبِ عَلَیهِم)

قرائت مشهور «غَیر» به کسر «راء» است. بر این پایه، «غیر» به همراه مضافٌ إلیه خود، یعنی ( الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ)، تبیین و توصیفی برای ( الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ) است.۳ گفتنی است نکره بودن «غیر»، مانع وصف قرار گرفتن آن برای واژه معرفه «الذین» نمی‏شود؛ زیرا میان دو واژه متضاد و متقابل قرار گرفته و از این نظر مانند عبارت «الحَرکةُ غَیرُ السُّکونِ» می‏شود که در عربی فصیح کاربرد

1.. بقره: آیۀ ۶۱، آل ‏عمران: آیۀ ۱۱۲. نیز، ر. ک: مائده: آیۀ ۷۰ و بقره: آیۀ ۸۷ و ۹۱.

2.. الکافی: ج۱ ص۱۱۰ ح۵.

3.. برخی نیز احتمال داده‏اند که «غیر» بدل برای ضمیر «هم» در «علیهم» یا برای «الذین» باشد (ر. ک: إعراب القرآن، النحّاس: ج۱ ص۲۱ و مجمع البیان: ج۱ ص۱۰۷.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
510

غین و ضاد و باء، دارای بُن معنایی صحیحی است که بر شدّت و قوّت دلالت مى‏کند. گفته شده: «الغضبة» یعنى تخته‏سنگ سخت. گفته‏اند: واژه «غضب» از همین ریشه است؛ چرا که غضب یعنى شدّت ناخشنودى و ناراحتى.

خلیل بن احمد فراهیدى،۱ ابن سکّیت۲ و دیگر واژه‏شناسان عرب۳ نیز کاربردهایى براى این واژه ذکر کرده‏اند که سخن ابن فارس را تأیید مى‏کنند.

ابن منظور نیز در لسان العرب، «غضب» را نقیض «رضا (خشنودى)» دانسته و سپس نمونه‏هاى فراوانى را از کاربردهاى این مادّه ارائه داده که بیانگر همان شدّت و قوّت است.۴

راغب در مفردات، غضب را این چنین تفسیر کرده است:

۰.الغَضَب ثَوَران دمِ القلب إرادة الانتقام.۵

۰.غضب، فوران خون براى انتقام گرفتن است.

با در نظر گرفتن سخن ابن فارس که غضب را «اشتداد سخط (شدّت ناخشنودى)» دانسته و آنچه شمارى از واژه‏شناسان در باره کاربردهاى این واژه گفته‏اند، مى‏توان گفت: هر گاه کلمه «غضب» در باره انسان یا حیوان به کار

1.. «رجل غَضوبٌ و غَضِبٌ و غُضُبةٌ و غُضُبٌ: أی کثیر الغضب شدیدُه، و ناقة غَضوبٌ: عبوس، و الغَضَبُ: بَخصة فی الجَفن الأعلىٰ خلقة، و الغَضَبَةُ: الصخرة الصلبة المتراکمة فی الجبل، المخالفة له؛ مرد غَضوب وَ غَضِب و غُضُبه و غُضُب، یعنى شخصى که بسیار و به شدّت خشمگین است. شتر غضوب، یعنی شتر عبوس و ترش‏رو. الغَضَب: تکّه گوشتى است که به صورت طبیعى در پلک بالایى چشم قرار دارد. الغضبة: تخته‏سنگى است در کوه که بر خلاف قسمت‏هاى دیگر (نرم و خاکىِ) کوه، سفت و سخت و متراکم است» (کتاب العین: ج۴ ص۳۹۶).

2.. «الغضب الأحمر: شدید الحمرة و یقال أحمر غضب؛ غضب احمر، به سرخی پررنگ گفته می‏شود. می‏گویند: أحمر غضب یعنی: سرخ خشمگین» (ترتیب إصلاح المنطق: ص۲۷۹).

3.. ر. ک: تهذیب اللّغة: ج۸ ص۵۶، الصحاح: ج۱ ص۱۹۴.

4.. لسان العرب: ج۱ ص۶۴۸.

5.. مفردات ألفاظ القرآن: ص۶۰۸.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2540
صفحه از 687
پرینت  ارسال به