49
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

از سنّت‏هاى نماز این بود که (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ) قرائت شود و نخستین کسى که (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ) را آهسته خواند، عمرو بن سعید بن عاص، حاکم مدینه بود. او فردى خجالتى بود.۱

البتّه همچنان که از روایت شافعى و دارقُطنى و بیهقى بر مى‏آید، نخستین کسى که «بسمله» را ترک کرد، خود معاویه بود که پس از رو به رو شدن با اعتراض عمومى صحابیان و تابعیان مدینه، عقب‏نشینى کرد؛ ولی اصل این سیاست، توسّط زمامداران و حاکمان اُمَوى ادامه یافت.

علّامه امینى، پس از نقل خبر بالا مى‏گوید:

۰.تنمّ هذه الأحادیث عن أنّ البسملة لم تزل جزءاً من السورة منذ نزول القرآن الكریم، و علىٰ ذلکَ تمرّنت الاُمّة، وَ انطوت الضمائر، و تطامنت العقائد، و لذٰلک قال المهاجرون و الأنصار لمّا تركها معاویة: إنّه سرق، وَ لم یتسنّ لمعاویة أن یعتذر لهم بعدم الجزئیّة حتّى التجأ إلى إعادة الصلاة مكلّلة سورتها بالبسملة، أو أنّه التزم بها فى بقیّة صلواته، و لو كان هناکَ یومئذٍ قول بتجرّد السورة عنها لاحتجّ به معاویة، لكنّه قول حادث ابتدعوه لتبریر عمل معاویة وَ نظرائه من الاُمویّین الّذین اتّبعوه بعد تبیّن الرشد من الغىّ.۲

۰.این احادیث، روشن مى‏کنند که (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ) همواره و از زمان نزول قرآن کریم، جزئى از سوره بوده است. به همین منوال طى شد و در دل‏ها استقرار یافت و باورها بر آن شکل گرفت. از این روست که وقتى معاویه آن را در نماز ترک کرد، مهاجران و انصار گفتند: «معاویه از نماز دزدید» و از معاویه نپذیرفتند که عذر بیاورد: «بسم اللّٰه، جزء سوره نیست»، تا این که او نماز را بار دیگر با «بسم اللّٰه‏» خواند یا ملتزم شد که بقیّه نمازهایش را با «بسم اللّٰه‏» بخواند. اگر در آن روز در باره این که سوره بدون «بسم اللّٰه» است، حرفی (دلیلی) وجود داشت، معاویه به آن استناد مى‏کرد. آرى! بدون

1.. الدرّ المنثور: ج۱ ص۲۰. نیز، ر. ک: السنن الکبری: ج۲ ص۵۰.

2.. الغدیر: ج۱۰ ص۲۰۱.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
48

فراگیر صحابیان و تابعیان حاضر در مدینه مواجه شد. شافعى در کتاب الاُمّ و دارقُطنى و بیهقى در کتاب‏هاى سنن خود، این ماجرا را چنین نقل کرده‏اند:

۰.إنّه قدم المدینة فصلّى بهم و لم یقرأ (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ)، و لم یكبّر إذا خفض و إذا رفع، فناداه المهاجرون و الأنصار حین سلّم: یا معاویة! أ سرقت صلاتك؟ أین (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ)، و أین التّكبیر؟ فلمّا صلّىٰ بعد ذلک قرأ (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ) لِاُمّ القرآن و للسّورة الّتى بعدها، و كبّر حین یهوىٰ ساجِداً.۱

۰.معاویه وارد مدینه شد و با آنان نماز گزارد؛ ولى (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ) را قرائت نکرد و هنگام سجده رفتن و سر برداشتن، تکبیر نگفت. هنگامى که نمازش را به پایان برد و سلام داد، مهاجران و انصار به او گفتند:‏اى معاویه! آیا از نمازت مى‏دزدى؟ (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ) کجا رفت؟ «تکبیر» کجا رفت؟ و چون معاویه پس از آن نماز خواند، (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ) سوره حمد و سوره پس از آن را نیز خواند و چون به سجده مى‏رفت، تکبیر مى‏گفت.

اعتراض صحابیان و تابعیان به حذف «بسمله» از سوره‏هاى نماز، نشانگر آن است که آنان نه‏تنها «بسمله» را جزو حمد و دیگر سوره‏ها مى‏دانسته‏اند، بلکه جَهر به آن را نیز سنّت مستمر به حساب مى‏آورده‏اند؛ زیرا اگر خلفاى پیشین به جَهر «بسمله» پایبند نبودند، معاویه با چنان اعتراضى رو به رو نمى‏شد و با تمسّک به عمل خلفا، کار خود را توجیه مى‏کرد.

دگرگونى سنّت «بلند گفتن بسمله»

مطابق نقل محدّثان شیعه و اهل سنّت، التزام به جَهر «بسمله» تا اوایل دوران بنى امیّه ادامه داشت؛ امّا در زمان حکومت سلاطین اُمَوى، دستخوش دگرگونى شد. نخستین کسى که سنّت جَهر به «بسمله» را به اِخفات تغییر داد، عمرو بن سعید بن عاص، والى اُمَوى مدینه بود. بیهقى از زَهْرى نقل مى‏کند:

1.. ر. ک: کتاب الاُمّ: ج۱ ص۱۳۰ و سنن الدارقطنی: ج۱ ص۳۰۹ و السنن الکبری: ج۲ ص۴۹ و الدرّ المنثور: ج۱ ص۲۰.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2337
صفحه از 687
پرینت  ارسال به