موانع راهیابى ویژه، به موارد یاد شده اختصاص ندارند، بلکه هر اقدامى از سوى انسان که هواپرستى شمرده شود، مانع هدایت خاصّ الهى است. بنا بر این، معیار کلّى براى شناخت موانع راهیابى ویژه، عبارت است از: پیروى از تمایلات نامشروع. از این رو، اگر کسى بخواهد به طور کامل از هدایتِ پاداشى برخوردار گردد، باید با تمایلات نامشروع خود مخالفت کند. این معنا به روشنى در آیه زیر بیان شده است:
۰.(فَأَمَّا مَن طَغَى * وَ ءَاثَرَ الْحَیوةَ الدُّنْیا * فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِىَ الْمَأْوَى * وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِىَ الْمَأْوَى.۱
۰.امّا آن کس که طغیان کرده * و زندگى دنیا را مقدّم داشته * مسلّماً دوزخ، جایگاه اوست * و آن کس که از ایستادن در برابر پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوس باز دارد * قطعاً بهشت جایگاه اوست).
بر این اساس، درکاتِ دوزخ و درجات بهشت، رابطه مستقیم با موافقت یا مخالفت با تمایلات نامشروع دارند. هر کس بیشتر هواپرست باشد، عذاب بیشترى در دوزخ خواهد داشت و هر کس با تمایلات نامشروع خود، بیشتر مخالفت کند، در بهشت از درجات بالاترى برخوردار خواهد شد.
نکته سوم. همبستگى موانع راهیابى: مشترک بودن موانع راهیابى ویژه در مبدأ رابطه و پیوند ویژهاى را میان آنها پدید مىآورد که چه بسا موجب وحدت مصداقىِ مفاهیم یاد شده مىگردد.
به عبارت دیگر، ظلم، کفر، اسراف، فسق و دروغ، رنگهاى مختلف توفان هوس و غبار هواپرستى اند و هر یک از عناوین یاد شده، نشان دهنده خصوصیات روحى کسى است که تمایلات نفسانى بر او چیره شده و در نتیجه از صراط مستقیمِ هدایت منحرف گردیده است. چنین کسى، از آن جهت که