متکلّف، سه نشانه دارد: در حضور، چاپلوسى مىکند، پشت سر، بدگویى مىنماید و از مصیبت [و گرفتارى دیگران] شاد مىشود.
در روایتى دیگر گزارش شده که وقتى شمار مسلمانان فراوان شد، از پیامبر صلی الله علیه و آله خواستند با تکیه بر قدرتى که پیدا کردهاند، دیگران را به پذیرش اسلام مجبور نماید. پیامبر صلی الله علیه و آله در پاسخ آنها فرمود:
۰.ما کُنتُ لِأَلقَى اللّهَ عز و جل بِبِدعَةٍ لَم یُحدِث إلَیَّ فیها شَیئاً (ومَا أنا مِن المُتَکلِّفِینَ).۱
۰.حاضر نیستم خداوند عز و جل را با بدعتى دیدار کنم که در باره آن، چیزى به من نفرموده است (و من از متکلّفان نیستم).
همچنین نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله ضمن دعا مىفرمود:
۰.وَ ارحَمنی مِن تَکَلُّفِ ما لا یَعنینی.۲
۰.به من رحم فرما تا به کارهاى بیهوده نپردازم.
در روایتى از امام على علیه السلام نیز سه نشانه ذکر شده که به یکی از آنها در روایت نخست نیز اشاره شده بود:
۰.لِلمُتَکَلَّفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یُنازِعُ مَن فَوقَهُ بِالمَعصِیَةِ، وَ یَظلِمُ مَن دُونَهُ بِالغَلَبَةِ، وَ یُظاهِرُ الظَّلَمَةَ.۳
۰.متکلّف، سه نشانه دارد: با نافرمانى از بالادست خود، با او مىستیزد و با چیره آمدن بر پایینتر از خود، بر او ستم مىکند و ستمگران را تقویت مىنماید.
در روایتى دیگر از امیر مؤمنان علیه السلام، پرس و جو از وظایفى که خداوند سبحان آنها را مسکوت گذاشته، تکلّف نامیده شده است:
۰.إنَّ اللّهَ افتَرَضَ عَلَیکُم فَرائِضَ فَلا تُضَیَّعوها... وَ سَکَتَ لَکُم عَن أشیاءَ وَ لَم یَدَعها