موجب رهایی از سلطه شیطان است. روشن است هنگامی که انسان در راه درست زندگی حرکت کند و مصونیت از انحراف داشته باشد، بی تردید به مقصد خواهد رسید.
شیطان خود نیز به این حقیقت، آگاه بوده که میگوید:
۰.(لاَُغْوِیَنهُّمْ أَجْمَعِینَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنهْمُ الْمُخْلَصِین.۱
۰.حتماً همه آنها را گمراه میکنم * مگر بندگان ناب تو از میان آنان را).
خداوند سبحان در همین آیه (هَذَا صِرَاطٌ عَلىَّ مُسْتَقِیمٌ؛ این، راه راستی است که بر عهده من است)، همانند آیه (إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَى؛۲ همانا هدایت کردن بر عهده ماست) هدایت را وظیفه خود دانسته است،۳ با این تفاوت که هدایت در آن جا ظاهراً شامل انواع هدایتهای ربوبی است؛ ولی در این جا به قرینه (إِنَّ عِبَادِى لَیْسَ لَكَ عَلَیهِمْ سُلْطَنٌ)، هدایت ویژه بندگان ناب الهی، همراه با رهایی از سلطه شیطان است.
چگونگى هدایت ویژه قلبى نیز در روایات متعدّدى که در منابع روایى شیعه و اهل سنّت نقل شده، آمده است، مانند آنچه از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود:
۰.ما مِن عَبدٍ إلّا فی وَجهِهِ عَینانِ یُبصِرُ بِهِما أمرَ الدُّنیا، وَ عَینانِ فی قَلبِهِ یُبصِرُ بِهِما أمرَ الآخِرَةِ، فَإِذا أرادَ اللهُ بِعَبدٍ خَیراً فَتَحَ عَینَیهِ الَّتی فی قَلبِهِ، فَأَبصَرَ بِهِما ما وُعِدَ بِالغَیبِ وَ مِمّا غیبَ، فَآمَنَ الغَیبَ بِالغَیبِ.۴
۰.هیچ بندهاى نیست، مگر آن که در چهرهاش دو چشم است که کار دنیا را با آنها مىنگرد و دو چشم در دلش هست که کار آخرت را با آنها مىبیند. پس هر گاه