299
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

مراد از «عبد» در قرآن

واژه «عبد» در قرآن دقیقاً به معنای لغوی آن - یعنی مملوک - ، به کار رفته است؛ ولی گاه در معنای حقیقی آن و گاه در معنای اعتباری‏اش به کار رفته است.۱

در مواردی که این کلمه در مملوکیت انسان یا سایر پدیده‏ها برای خداوند سبحان به کار رفته، مقصود، مملوکیت حقیقی، و در غیر این موارد، مانند مملوکیت یک انسان برای انسانی دیگر، مقصود مملوکیت اعتباری است.

و اینک اشاره‏ای کوتاه به کاربردهای واژه «عبد» و جمع‏های آن: «عباد» و «عبید» در قرآن - که در مجموع، ۱۳۱ بار به کار رفته‏اند -:

۱. فرشتگان

در قرآن، سه بار کلمه «عباد» برای فرشتگان به کار رفته است، مانند:

۰.(وَ جَعَلُواْ الْمَلَلائِكَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَانِ إِنَثاً.۲

۰.فرشتگان را که بندگان [خداى[رحمان ‏اند، مادینه انگاشتند).

۲. پيامبران

در قرآن، ۳۴ بار، کلمه «عبد» یا «عباد» برای پیامبران به کار رفته است، مانند:

۰.(وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ.۳

۰.و قطعاً سخن [سنّت‏گونه] ما در باره بندگان فرستاده‏مان، از پیش تقدیر گشته است).

1.. برای آگاهی از معنای مالکیت و مملوکیت حقیقی و اعتباری، ر. ک: همین اثر، ص ۱۹۹ (انواع مالکیت).

2.. زخرف: آیۀ ۱۹. نیز، ر. ک: زخرف: آیۀ ۱۵ و انبیا: آیۀ ۲۶.

3.. صافّات: آیۀ ۱۷۱. نیز، ر. ک: بقره: آیۀ ۲۳ و نساء: آیۀ ۱۷۲ و انفال: آیۀ ۴۱ و یوسف: آیۀ ۲۴ و نحل: آیۀ ۲ و اسرا: آیۀ ۱ و ۳ و ۵ و نمل: آیۀ ۵۹ و کهف: آیۀ ۱ و ۶۵ و مریم: آیۀ ۲ و ۳۰ و فرقان: آیۀ ۱ و ص: آیۀ ۱۷ و ۳۰ و ۴۱ و ۴۴ ـ ۴۵ و دخان: آیۀ ۲۳ و نجم: آیۀ ۱۰ و قمر: آیۀ ۹ و حدید: آیۀ ۹ و غافر: آیۀ ۱۵ و صافّات: آیۀ ۸۱ و ۱۱۱ و ۱۲۲ و ۱۳۲ و زخرف: آیۀ ۵۹ و زمر: آیۀ ۳۶ و جن: آیۀ ۱۹ و تحریم: آیۀ ۱۰ و علق: آیۀ ۱۰.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
298

ما تَحتَ‏ ظِلِّ‏ السَّماءِ مِن إلٰهٍ یُعبَدُ مِن دونِ اللّهِ أعظَمَ عِندَ اللّهِ مِن هَوىً مُتَّبَعٍ.۱

۰.زیر آسمان کبود، هیچ معبودی پس از خداوند، پیروی نشده که نزد خداوند، بزرگ‏تر از هوس باشد.

۳. عبودیت اعتباری

این عبودیت، قراردادی و اعتباری است، مانند ملکیت اعتباری که خارج از تصوّر و اعتبار، حقیقتاً چیزی وجود ندارد. در آیات زیر، کلمه «عبد» در این معنا به کار رفته است:

۰.(الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ.۲

۰.آزاد، عوض آزاد و بنده، عوض بنده).

۰.(ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لَا یَقْدِرُ عَلَى شَىْ‏ءٍ.۳

۰.خدا مَثَلی می‏زند: بنده‏ای زرخرید که هیچ کاری از او بر نمی‏آید).

بنا بر این، می‏توان گفت که مادّه «عبد» در قرآن در همه موارد در معنای اوّلی که ابن فارس بِدان اشاره کرده، به کار رفته است. تنها در یک روایت از امام علی علیه السلام در تفسیر آیه (قُلْ إِن کانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِینَ؛۴ اگر [خداوندِ] رحمان فرزندی داشته باشد، من نخستینِ عابدان هستم) آمده است:

۰.أَیِ الجَاحِدینَ، وَ التَّأویلُ فی هٰذَا القَولِ باطِنُهُ مُضادٌّ لِظاهِرِهِ‏.۵

۰.[عابدان] یعنی منکران. تأویل این آیه با ظاهرش متضاد است.

بر اساس این تفسیر، مادّه «عبد» در قرآن، در مفهوم دومِ به کار رفته در سخن ابن فارس (انکار و روی گرداندن) نیز گاه کاربرد دارد.

1.. المعجم الکبیر: ج۸ ص۱۰۳.

2.. بقره: آیۀ ۱۷۸.

3.. نحل: آیۀ ۷۵.

4.. زخرف: آیۀ ۸۱.

5.. الاحتجاج: ج۱ ص۵۸۸.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2225
صفحه از 687
پرینت  ارسال به