229
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

به نظر مى‏رسد که نظر ابن فارس، دقیق‏تر است؛ زیرا «طاعت» ریشه در انقیاد و خضوع روحى دارد. همچنین «عادت» در اثر تداوم طاعت پدید مى‏آید و سایر معانى این واژه نیز به گونه‏اى به انقیاد باز مى‏گردند.

کاربردهای «دين» در قرآن

مادّه «دین» در قرآن، ۱۰۱ مرتبه به گونه‏هاى مختلف به کار رفته است: ۹۵ بار در هیئت «دین (به کسر دال)» که به «ادیان» جمع بسته می‏شود و شش بار در قالب «دَین (به فتح دال)» که به «دُیون» و «أدیُن» جمع بسته می‏گردد و به معناى وام است که موضوع بحث فعلى ما نیست.

بر اساس آنچه شمارى از مفسّران گفته‏اند و در ادامه می‏آید، «دین (به کسر دال)» در قرآن در معانى مختلفى به کار رفته است. این معانى عبارت ‏اند از:

۱. آيين

در قرآن کریم، واژه «دین» ۶۲ بار به معناى آیین - چه آیین حق و چه آیین باطل - به کار رفته است، مانند دو آیه زیر که در آنها «دین» بنا بر نظر بیشتر مفسّران،۱ به همین معناست:

۰.(شَرَعَ لَکم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا.۲

۰.آیینى را براى شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود).

۰.(وَ لَکم دِینُکم وَ لِىَ دِین.۳

۰.آیین شما، براى خودتان و آیین من، براى خودم!).۴

1.. در بارۀ آیۀ اوّل، ر. ک: تفسیر مقاتل بن سلیمان: ج‏۳ ص۷۶۵ و تفسیر ابن وهب: ج‏۲ ص۲۷۶ و جامع البیان: ج‏۲۵ ص۱۰ و در بارۀ آیۀ دوم، ر. ک: تفسیر القمی: ج‏۲ ص۴۴۶ و معانى القرآن، الفرّاء: ج‏۳ ص۲۹۷ و الکشف و البیان: ج‏۱۰ ص۳۱۷.

2.. شورا: آیۀ ۱۳.

3.. کافرون: آیۀ ۶. نیز، ر. ک: آل‏ عمران: آیۀ ۲۴ و ۸۳ و انعام: آیۀ ۱۳۷ و حجرات: آیۀ ۱۶.

4.. ر. ک: التبیان: ج۱ ص۳۶ و روض الجنان و روح الجنان: ج۱ ص۷۷ و ج ۱۱ ص۱۸۳ و المیزان: (( ج۱۷ ص۱۳۰ و مفاتیح الغیب: ج۲۶ ص۳۲۷ و أنوار التنزیل: ج۱ ص۵۷ و ج ۵ ص۸ و روح المعانی: ج۱ ص۸۶.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
228

الدال و الیاء و النون أصل واحد إلیه یرجع فروعُه کلّها. و هو جنس من الانقیاد و الذلّ، فالدین: الطاعة، یقال: دان له یدین دیناً؛ إذا أصحب و انقاد و طاع، و قوم دینٌ؛ أى: مطیعون منقادون، و المدینة کأنّها مفعِلة، سُمّیت بذلک لأنّها تقام فیها طاعة ذوى الأمر... فأمّا قولهم: إنّ العادة یقال لها دین، فإن کان صحیحاً فلأنّ النفس إذا اعتادت شیئاً مرّت معه و انقادت له.۱

۰.دال و یاء و نون، یک بُن معنایی دارد و همه فروعش به آن بر می‏گردند. دین، گونه‏ای رام و مطیع بودن است. پس دین، اطاعت کردن است. گفته می‏شود: «دان له یدین دیناً» یعنی: همراهی کرد، رام شد، اطاعت نمود. «قومٌ دین»، یعنی مردمانی مطیع و رام. مدینه [به معنای شهر] که گویی بر وزن «مفعِله» است، از آن رو، مدینه نام گرفته که فرمان‏برداری از فرمانداران [و قانون‏مداری] در آن حکم‏فرماست... .

۰.این ‏که به «عادت» دین گفته می‏شود، اگر درست باشد، برای این است که جان آدمی وقتی به چیزی عادت می‏کند، با آن همراهی می‏نماید و رام آن می‏شود.

زبیدى در تاج العروس پس از ذکر معانى گوناگون براى این واژه مى‏نویسد:

۰.و الدّین: الطاعة، و هو أصل المعنى، و قد دنته و دنت له: أى أطعته... و الدّین: الذّل و الانقیاد، قیل: هو أصل المعنى.۲

۰.اصل معنای دین، طاعت است. «قد دنته و دنت له»، یعنی: از وی اطاعت کردم. «دین» یعنی رام بودن و فرمانبری. گفته‏اند: اصل معنایش همین است.

بنا بر این به عقیده زبیدى، معناى اصلى «دین»، «طاعت» است و سایر معانى به این معنا باز می‏گردند. وى در ادامه گزارش خود، آورده است که برخى از لغویان، معناى اصلى «دین» را «عادت» و «شأن» دانسته‏اند.

1.. معجم مقاییس اللّغة: ص۹۹۰.

2.. تاج العروس: ج۱۸ ص۲۱۵.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2547
صفحه از 687
پرینت  ارسال به