أوَّلَ جَزاءِ مَحَلِّ نِعمَتِهِ، وَ آخِرَ دَعویٰ أهلِ جَنَّتِهِ.۱
۰.ستایش، خدایى را که در قرآن، خویشتن را ستوده است و کتاب خود را با ستایش، گشوده است و ستایش را نخستین پاداشِ سراى نعمتش (بهشت) و واپسین نیایش اهل بهشتش قرار داده است.
در روایتى دیگر نقل شده که امیر مؤمنان علیه السلام در یکى از سخنرانىهایش فرموده:
۰.الحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلَ الحَمدَ مِفتاحاً لِذِكرِهِ، وَ سَبَباً لِلمَزیدِ مِن فَضلِهِ، وَ دَلیلاً عَلیٰ آلائِهِ وَ عَظَمَتِهِ.۲
۰.ستایش، خدایى را که ستایش را کلید ذکر۳ خویش و وسیله افزونى احسانش و راهنما بر نعمتها و بزرگىاش قرار داد.
۵. برتری بر تسبیح
در روایتى از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله۴ آمده است:
۰.التَّسبیحُ نِصفُ المیزانِ، وَ الحَمدُ یَملَؤُهُ، وَ التَّكبیرُ یَملَأُ ما بَینَ السَّماءِ وَ الأَرضِ.۵
۰.«سبحان اللّٰه گفتن»، نیمى از ترازو[ى اعمال] را مىگیرد و «الحمد للّٰه گفتن»، آن را پُر مىکند و «اللّٰه أکبر گفتن»، از زمین تا آسمان را آکنده مىسازد.
بنا بر این، یکى از ویژگىهاى حمد، برتری حمد بر تسبیح است؛ زیرا تسبیح، نیمی از میزان را پر میکند و حمد، همه آن را. براى تبیین این ویژگى چند مسئله باید با بحث و بررسى روشن شود: