123
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

«حدّ شکر»، «تمام شکر» و یا «آغاز و انجام شکر» تفسیر کرده‏اند، این است که ستایش خداى سبحان، در صورتى که با معرفت بر زبان جارى شود، وظیفه زبان در سپاس‏گزارى، حقیقتاً انجام شده و بدون آن، انسان، سپاس‏گزار کامل براى منعمِ حقیقىِ خود شمرده نمى‏شود. بنا بر این، تفسیر یاد شده، ضرورت شکر عملى بر نعمت‏هاى الهى را که در احادیث دیگر بر آن تأکید شده،۱ نفى نمى‏کند؛ بلکه حمد صادقانه ایجاب مى‏کند که حامد، در عمل نیز سپاس‏گزار نعمت‏هاى خداوند متعال باشد، چنان که در دسته‏های سوم و چهارم از احادیثِ پیش‏گفته، به این نکته اشاره شده است.

چهار. شمارى از احادیث، گویاى آن ‏اند که سپاس‏گزارى و حمد و مدح حقیقى و کامل از خداوند سبحان، امکان‏پذیر نیست، مانند آنچه از امام زین العابدین علیه السلام نقل شده که فرمود:

۰.إلٰهى! تَصاغَرَ عِندَ تَعاظُمِ آلائِکَ شُكرى، وَ تَضائَلَ عِندَ إكرامِکَ إِیّاىَ ثَنائیِ وَ نَشرى... فَآلاؤُکَ جَمَّةٌ ضَعُفَ لِسانِی عَن إحصائِها، وَ نَعماؤُکَ كَثیرٌ قَصُرَ فَهمى عَن إدراكِها فَضلاً عَنِ استِقصائِها، فَكَیفَ لى بِتَحصیلِ الشُّكرِ وَ شُكرِى إیّاکَ یَفتَقِرُ إلیٰ شُكرٍ؟! فَكُلَّما قُلتُ: «لَکَ الحَمدُ» وَجَبَ عَلَىَّ لِذٰلِکَ أن أقُولَ: «لَکَ الحَمدُ».۲

۰.خدایا! در برابر نعمت‏هاى بزرگت، سپاس‏گزارى من، کوچک است و در کنار اکرام و بزرگوارى تو، ثنا و ستایش من، خُرد و ناقابل است... . نعمت‏هاى تو، چنان انبوه اند که زبان مرا از شمردنشان ناتوان کرده و بخشش‏هاى تو چنان فراوان‏ اند که خِرد و فهم من از درک آنها کوتاه است، چه رسد به شمارش و رسیدن به پایان آنها! به این ترتیب، من چگونه مى‏توانم تو را سپاس‏گزارى کنم، که همان سپاس‏گزارى من نیز نیاز به سپاس‏گزارى دیگرى دارد و هر گاه بگویم: «ستایش، ویژه توست»، براى همین جمله لازم است دوباره بگویم:

1.. ر. ک: میزان الحکمة: ج۶ ص۶ ـ ۱۹.

2.. بحار الأنوار: ج۹۲ ص۱۴۶.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
122

پروردگار جهانیان است»، تمام شکر است.

ششم: حدیثى از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که «حمد» را آغاز و انجامِ سپاس‏گزارى، تفسیر کرده است:

۰.إنَّ إبراهیمَ علیه السلام سَأَلَ رَبَّهُ عز و جل قالَ: یا رَبِّ، ما جَزاءُ مَن حَمِدَکَ؟ قالَ: الحَمدُ مِفتاحُ الشُّكرِ و خاتَمُ الشُّكرِ، وَ الحَمدُ یعرَجُ بِهِ إلیٰ عَرشِ رَبِّ العالَمینَ.۱

۰.ابراهیم علیه السلام از پروردگارش عز و جل پرسید: پروردگارا! پاداش کسى که تو را بستاید، چیست؟ فرمود: «ستایش، کلید سپاس‏گزارى و مُهرِ پایان سپاس‏گزارى است. ستایش، به سوى عرش پروردگار جهانیان، بالا برده مى‏شود».

براى تبیین این احادیث، یادآورى چند نکته رواست:

یک. آنچه برخى از مفسّران آورده‏اند که ظاهراً «حمد» و «شکر» مفهوماً و مصداقاً متباین‏ اند، صحیح نیست؛ زیرا علاوه بر این که این سخن در تضاد با احادیث بالاست، تردیدى نیست که هر گاه «حمد» در برابر نعمت باشد، مصداقاً با «شکر»، یکى است.

دو. پیش از این، توضیح دادیم که «حمد» و «شکر»، داراى دو مفهوم متفاوت‏ اند و در یک جمله، «حمد» به معناى ستایش و «شکر» به معناى سپاس‏گزارى است. بر این اساس، تفسیر «حمد» به «شکر» و تعبیرهایى مشابه آن، بدان ‏سان که در روایات ملاحظه شد، تفسیر عام به یکى از مصداق‏های آن از باب مبالغه است؛ زیرا ستایش خداى سبحان، در تحقّق مفهوم کامل سپاس‏گزارى از نعمت‏هاى او، نقش اساسى دارد، و گرنه تردیدى نیست که خدا را بدون در نظر گرفتن نعمت‏هایش نیز مى‏توان ستایش کرد.

سه. مقصود از احادیثى که «حمد» را به «شکر»، «رأسِ شکر»، «حقّ شکر»،

1.. الفردوس: ج۱ ص۲۲۳ ح۸۵۷.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2626
صفحه از 687
پرینت  ارسال به