85
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول

عَن أبى بَصیرٍ عَن أحَدِهِما علیهما السلام، قالَ: «لا تُكَذِّبوا بِحَدیثٍ آتاكُم مُرجِئىٌّ وَ لا قَدَرِىٌّ وَ لا خارِجىٌّ نَسَبَهُ إلَینا، فَإنَّكُم لا تَدرونَ لَعَلَّهُ شَى‏ءٌ مِنَ الحَقِّ فَتُكَذِّبوا اللهَ عز و جل فَوقَ عَرشِهِ».۱

۰.ابو بصیر از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام نقل مى‏کند که فرمود: «حدیثى را که یکى از مُرجئه یا قدریّه یا خوارج به ما نسبت مى‏دهد، دروغ نپندارید؛ زیرا شما نمى‏دانید و شاید حقیقتى در این خبر، نهفته باشد و به واسطه دروغ دانستن آن، خداوند عز و جل را در بالاى عرشش تکذیب کنید».

امامان علیهم السلام اصحاب خود را به جاى انکار حدیث، به ردّ العلم آن، تشویق کرده‏اند؛ یعنى از آنها خواسته‏اند ابتدا در پى فهم درست حدیث بر آیند و اگر برایشان میسّر نبود آن را به گوینده‏اش باز گردانند، آن را رد نکنند، مگر آن که با قرآن و بدیهیّات عقلى و حسّى، تعارضى روشن و آشکار داشته باشد.۲

گفتنى است این برخورد منطقى، راه را براى گام‏هاى بعدى مى‏گشاید. در مرحله بعد، نشان مى‏دهیم که این توقّف و درنگ نخستین، گاه به یافتن سندى صحیح براى روایت ضعیف در دسترسمان مى‏انجامد و مسئله را به گونه اساسى دگرگون مى‏کند.

۲. تقويت همه‏جانبه

مرحله دوم، این است که روایات ضعیف السند را ارزیابى و همه‏جانبه تقویت

1.. علل الشرائع: ج۲ ص۳۹۵.

2.. ر. ک: وضع و نقد حدیث: ص۲۸۷ ـ ۲۸۸.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
84

مثبت برخى روایات که سندشان ضعیف و در بردارنده اشخاص ناشناخته اند، بهره بُرد، بی ‏آن که نیازمند اثبات صدور روایت و وثاقت سند باشیم.

روش تعامل با احادیث تفسيرى ضعيف

شناخت شیوه و مراحل تعامل با احادیث تفسیرى ضعیف السند، نقش مهمّى در بهره‏گیرى از آنها دارد. ابتدا روش به کار رفته را ارائه مى‏دهیم و سپس برخى فوائد بهره‏گیرى از این دسته روایات را بر مى‏شمریم:

۱. انكار نكردن

بعد از روشن شدن ماهیّت روایات ضعیف السند و پی بردن به این که این روایات به لحاظ واقع، اعم از درست و نادرست و صادر شده و ساختگى هستند، به این نتیجه مى‏رسیم که نمى‏توان روایات ضعیف را تکذیب کرد و به گونه کلّى کنار نهاد؛ زیرا به اجمال مى‏دانیم دسته‏اى از آنها، روایاتى ارزشمند و واقعى هستند و ناآگاهى ما از واقع، آنها را متّصف به عنوان «ضعیف السند» کرده است؛ امرى که مى‏تواند دلیل صدور روایات متعدّدى باشد که از تکذیب و ردّ روایاتى که ساختگى بودن آنها معلوم نیست، نهى کرده‏اند.۱ در یکى از نقل‏ها مى‏خوانیم:

1.. مانند: روایت ابو عبیدۀ حَذّا: «قال: سَمِعتُ أَبا جَعفَرٍ علیه السلام یَقولُ: وَ اللّٰهِ، إِنَّ أَحَبَّ أَصحابِي إِلَیَّ أَورَعُهُم وَ أَفقَهُهُم وَ أَکتَمُهُم لِحَدِیثِنا، وَ إِنَّ أَسوَأَهُم عِندی حَالاً وَ أَمقَتَهُم لَلَّذِی إِذا سَمِعَ الحَدیثَ یُنسَبُ إلَینا وَ یُروىٰ عَنّا، فَلَم یَقبَلهُ، اشمَأَزَّ مِنهُ وَ جَحَدَهُ، وَ کَفَّرَ مَن دانَ بِهِ، وَ هُوَ لایَدری لَعَلَّ الحَدیثَ مِن عِندِنا خَرَجَ، وَ إلینا اُسنِدَ، فَیَکونَ بِذٰلِکَ خَارِجاً مِن وَلایتِنَا؛ به خدا سوگند، محبوب‌ترینِ یارانم نزد من، کسی است که باتقواترین و دین‌شناس‏ترین آنان باشد و بیش از دیگران در پوشیده داشتن حدیث ما [از مخالفان و کم‌خردان] بکوشد، و بدترین و منفورترین آنان نزد من کسی است که هر گاه حدیث منسوب به ما و نقل شده از ما را شنید، نپذیرد و از آن بدش بیاید و انکارش کند و کسی را که بِدان باور دارد، تکفیر کند، در حالی که او نمی‌داند و شاید آن حدیث، از ما صادر شده و [به درستی] به ما منسوب شده باشد. پس او به سبب این کار، از ولایت ما خارج می‌گردد» (الکافی: ج۲ ص۲۲۳ ح۷) و روایت سفیان بن سمط: «قال: قُلتُ لِأَبى عَبدِ اللّٰهِ‏ علیه السلام: جُعِلتُ فِداکَ إِنَّ الرَّجُلَ لَیَأتینا مِن قِبَلِکَ فَیُخبرُنا عَنکَ بِالعَظیمِ مِن الأَمرِ فَیَضیقُ بِذٰلِکَ صُدورُنا حَتّىٰ نُکَذِّبُهُ. قالَ: فَقالَ أبو عَبدِ اللّٰهِ‏ علیه السلام: ألَیسَ عَنّى یُحَدِّثُکُم؟ قالَ: قُلتُ: بَلىٰ. (( قالَ: فَیَقولُ لِلَّیلِ أنَّهُ نَهارٌ، وَ لِلنَّهارِ أنَّهُ لَیلٌ؟ قال: فَقُلتُ لَهُ: لا. قالَ: فَقالَ: رُدُّهُ إِلَینا؛ فَإِنَّکَ إن کَذَّبتَ فَإِنَّما تُکَذِّبُنا؛ به امام صادق علیه السلام گفتم: فدایت گردم! [گاه] مردی از سوی شما نزد ما می‌آید و از زبان شما مطلب سنگینی می‌گوید که [تحمّلش دشوار است و از ناباوری] سینۀ ما تنگ می‌گردد، تا جایی که تکذیبش می‌کنیم. فرمود: مگر از جانب من با شما سخن نمی‌گوید؟ گفتم: چرا. فرمود: آیا به شب می‌گوید روز است و به روز می‌گوید شب است؟! گفتم: نه. فرمود: آن سخن را به ما بر گردانید؛ چرا که اگر تکذیب کردی، ما را تکذیب کرده‌ای» (بصائر الدرجات: ص۵۵۷ ح۳).

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1207
صفحه از 272
پرینت  ارسال به