در آغاز سورهها و امور متعلّق به جهان غیب مانند برزخ و معاد را استثنا مىکنند و تبیین تفاصیل و جزئیّات آنها را نیازمند قرینههاى بیرونى از جمله سنّت مىدانند.
۴. تفصیل لایهای
دیدگاه چهارم، وجه سوم را مىپذیرد که براى آگاهى از تفصیل جزئیّات قصص، احکام، و برزخ و معاد، به قرینههاى بیرونى از جمله سنّت، نیاز است؛ امّا این نکته را نیز مىافزاید که براى رسیدن به لایههاى عمیق دیگر آیات نیز نیازمند قرینههاى بیرونى و ارشاد پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت او هستیم. ما این وجه را برگزیدهایم و دلیل خود را در پایان بررسى و نقد سه دیدگاه یاد شده، مىآوریم.
نقد ديدگاه اوّل
این دیدگاه در پرتو نگاه به آیات دیگر قرآن، رد مىشود. اگر آیاتى که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را مسئول تبیین قرآن مىدانند، در کنار آیات مبیّن بودن قرآن قرار دهیم، ناگزیریم یا تناقض درونقرآنى را بپذیریم - که ممکن نیست -، یا مقصود را تبیین باواسطه بدانیم و یا در مفهوم تبیین بیندیشیم و چنین بگوییم که آیات دسته نخست، ناظر به بیان مفاهیم رویین و نخستین قرآن و آیات دسته دوم، ناظر به تبیین مفاهیم زیرین و ژرف قرآن هستند.
نکته شایان توجّه، وجود چند آیه از هر دو دسته در سوره نحل و در نزدیکى هم است.۱ دقّت در این آیات از سوره نحل، نشان دهنده تکرار یک عبارت کلیدى در هر دو دسته است. در همه آیات سوره نحل که ناظر به این مسئله اند، ابتدا نزول قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و آله مطرح شده و سپس به وجهه تبیینى آن، پرداخته شده است، گویى که تبیان بودن قرآن در هر چیز، به هنگام حضور آن نزد پیامبر صلی الله علیه و آله