39
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول

مبانى صحیح صدورى و دلالى قرآن و با استفاده از تمام منابع معرفتى و قواعد تفسیرى صورت پذیرد، وگر نه، تفسیر، یک‏سویه و ناقص خواهد بود.

مى‏توان گفت: شمارى از مفسّران، در صدد تدوین تفسیر جامع قرآن بوده‏اند؛ امّا دسترس آنها به منابع معرفت، محدود بوده و تا کنون، تفسیر جامعى از این کتاب آسمانى ارائه نشده است.

به باور ما، تفسیرى جامع است که با اتّصال به وحى صورت گیرد؛ زیرا حقیقت و معرفت در آن جا جمع است. این گونه تفسیر، تنها براى پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام میسّر است که به عالم غیب، اتّصال دارند و دانش آنها، هم از راه‏هاى متعارف بشر و هم غیر آن، حاصل مى‏شود. به سخن دیگر، تفسیر جامع، تنها بر اساس ره‏نمودهاى پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و خاندان آن بزرگوار، دست‌یافتنى است و به همین جهت، ما از آن به «تفسیر جامع روایى» یاد مى‏کنیم و آن را نزدیک‏ترین شیوه به روش تفسیرى اهل بیت علیهم السلام مى‏دانیم.

گرایش‏هاى تفسیر

مراد از گرایش‏هاى تفسیرى، نمودهاى تخصّصى تفسیر قرآن در زمینه‏هاى مختلف علمى و فرهنگى، مانند: تفسیر کلامى، تفسیر اخلاقى، تفسیر تربیتى و امثال آن است.

گرایش تفسیر، ریشه در داشته‏هاى ذهنى و تمایلات روانى مفسّر دارد. گِرد هم آمدن تخصّص علمى مفسّر، ذوقیّات و دغدغه‏هاى او در باره مسائل مورد نیاز جامعه، زمینه‏ساز گرایش تفسیرى و پدید آمدن تفاسیر متنوّع مى‏گردد.

براى نمونه، مى‏توان به فقه القرآن راوندى، کنز العرفان فاضل مقداد، أحکام القرآن ابن عربى و زبدة البیان فى أحکام القرآن محقّق اردبیلى اشاره کرد که تفسیر فقهی‌ اند یا المنار رشید رضا و فى ظلال القرآن سیّد قطب، که اندیشه اجتماعی در آنها غلبه دارد.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
38

تفسیرى در حوزه‏هاى مرتبط، بهره می‌برد تا به کشف مراد خداوند، موفّق شود. طرفداران این شیوه، روش‏هاى گذشته را به تنهایى براى کشف مراد خداوند و تفسیر قرآن، ناتوان مى‏دانند. برخى از پژوهشگران علوم قرآنى به درستى گفته‏اند که:

۰.صحیح‏ترین و جامع‏ترین روشى که هر مفسّر مى‏تواند با پیروى از آن به درک حدّ اکثر معارف و علوم قرآن نائل گردد، روشى است که بر اساس استفاده هر چه بیشتر از امکانات سه‏گانه «قدرت تفکّر و تدبّر، مقدّمات علمى تفسیر و ارتباط با مجارى وحى» استوار باشد.۱

پیش‏فرض‏هاى این روش تفسیرى، از این قرارند:

۱. انسان براى پى بردن به حقایق، چهار منبع معرفتى دارد: حس و تجربه، عقل، شهود، وحى.

هر یک از سه منبع نخست، در حوزه خاصّى به کار مى‏آید؛ ولى وحى، از آن رو که به معناى اتّصال به عالم الوهیّت است، این محدودیت را ندارد و مى‏تواند آدمى را در همه عرصه‏ها یارى کند، گرچه وحى، حوزه‏هایى را به انسان، واگذار کرده است.

۲. قرآن کریم، به وسیله خداوند براى هدایت و کمال انسان، نازل شده و به همه عرصه‏هاى زندگى او نظر دارد. این کتاب، به امور حسّى و تجربى پرداخته و مطالب فراوانى را در زمینه آیات آفاقى بر شمرده است. همچنین به عرصه‏هاى فکرى وارد شده و آدمى را به سیر در آیات اَنفسى فرا خوانده است. قرآن، همچنین در بیان معارف و آموزه‏هایش از راه‏هاى گوناگونى بهره جسته است. بنا بر این، فهم هر یک از این معارف و آموزه‏ها، مى‏باید با طریق معرفتى مناسب آن صورت گیرد.

بر پایه این دو حقیقت، باید تفسیر فراگیر و جامعى از آیات قرآنى بر پایه

1.. مبانى و روش‏هاى تفسیرى: ص۳۸۷.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1225
صفحه از 272
پرینت  ارسال به