پس، از دنیا میراندند آنچه را که ترسیدند آنان را بمیرانَد و از دنیا رها کردند، آنچه را که دانستند به زودى ترکشان خواهد کرد و آنچه [از دنیا] را که دیگران بسیار شمردند، اندک دیدند و رسیدن به آن را از کف دادن [آخرت] دانستند. با آنچه مردم آشتى کردند، دشمنى ورزیدند و با آنچه مردم [دنیاپرست]، دشمن شدند، آشتى کردند. قرآن، به واسطه آنان، دانسته مىشود و آنان به کتاب خدا، آگاه اند. قرآن، به وسیله آنان بر پاست و آنان به کتاب خدا استوارند. به بالاتر از آنچه امیدوارند، چشم نمىدوزند و از بالاتر از آنچه مىترسند، ترس ندارند.
مىتوان مراد از «قیام قرآن به وسیله اولیاى الهى» را در این سخن، قیام احکام قرآن دانست، بدین معنا که استنتاج نهایى از قرآن، تنها به کمک اولیاى الهى و خاندان رسالت، امکانپذیر است.
چهار. لایه حقايق قرآنى
مقصود از حقایق کتاب را مىتوان بطنهای ژرف و لایههاى معرفتى عمیقى دانست که بالاترین سطح شناخت کتابهاى آسمانى اند و به انبیاى الهى اختصاص دارند: «وَ الحَقائِقُ لِلأَنبیاء».
قرآن نیز که مهمترین و آخرین کتاب آسمانى است، علاوه بر عبارات و اشارات و لطایف، حقایقى دارد که شناخت آنها، ویژه خاتم انبیا، محمّد مصطفى صلی الله علیه و آله است. گفتنى است بر پایه دلیلهایى که به آنها اشاره خواهیم کرد، دانش ایشان به اهل بیت علیهم السلام و اوصیاى ایشان، منتقل شده است.
نتيجه سخن
از مجموع این ویژگىها، چنین نتیجه مىگیریم که مفسّر، بر پایه نگرشش به قرآن و ارزیابى توان خویش، تفسیر خود را هدفگذارى و روش آن را معیّن مىکند.
باور به جامعیّت و جاودانگى قرآن به منزله سرچشمه معرفت دینى، رویکرد