فهمی از متن گرایش مییابد که مطابق با دانستهها و دستاوردهای علمیِ مقبولش باشد. او در بند خود گرفتار میشود و نمیتواند متن را آن گونه که هست، بفهمد و این، خطرناکترین دام شیطان بر سر راه فهم و تفسیر قرآن است.
یک نمونه ابتدایی، استناد چپگرایان و علاقهمندان به اقتصاد مارکسیستی به این آیه است:
۰.( وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسٰانِ إِلّٰا مٰا سَعىٰ.۱
۰.و این [از مطالب مطرح شده در صحیفه موسی و ابراهیم است] که برای آدمى چیزى جز تلاشش نخواهد بود).
اینان بر آن بودند که این آیه، بر «اصالت کار» انگشت نهاده و از این رو، نباید ارزشی برای سرمایه در نظر گرفت، در حالی که این آیه در سیاق آیات ناظر به قیامت قرار گرفته و مقصود از «سعی»، کوشش الهی انسان برای آباد کردن آخرت خویش است؛ امری که به روشنی از آیات بعد فهمیده میشود:
۰.( وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرىٰ * ثُمَّ يُجْزٰاهُ الْجَزٰاءَ الْأَوْفىٰ * وَ أَنَّ إِلىٰ رَبِّكَ الْمُنْتَهىٰ.۲
۰.و این که تلاش وى، به زودی دیده خواهد شد * سپس به او پاداشى تمام دهند * و این که پایان راه، به سوی پروردگار توست).