بافت درونزبانی اهمّیت میدهیم، به بافت برونزبانی نیز توجّه کنیم.
به سخن دیگر، همان گونه که وضعیت شخصی میان گوینده و شنونده، بر دلالت سخن و فهم آن اثر میگذارد، بستر اجتماعی و تاریخی متن نیز بر فهم ما از آن اثرگذار است.
گفتنی است که با وجود اهمّیت فراوانِ سیاق و تأثیر آن در فهم متن، بسیاری از صحابیان و راویان، در پیِ نقل وقایع تاریخی و اجتماعیِ معاصر خویش نبودهاند. آنان در دل رویدادها زیسته و توجّه و نظارت آیات را به رخدادهای پیرامون خویش به آسانی فهمیدهاند؛ امّا لزوماً همه این قرینهها را نقل نکردهاند. آنان گاه متوجّه این نکته نبودهاند که ممکن است فضای روشن و معیّن نزول یک آیه، پس از چند قرن، به رازی پوشیده و مطلبی مغفول تبدیل شود. اکنون نیز ما به هنگام گزارش حوادث تاریخی و سخنان گویندگان روزگار خویش، معمولاً از نقل نکات جانبی و جزئیّات مربوط غفلت میکنیم و مانند پیشینیان، بسیاری از نظرهای مقابل، اندیشههای موافق و مخالف، پرسشها و دغدغههای ذهنیِ روزگار خویش را در نظر نمیآوریم، شاید به این دلیل که این گونه آگاهیها را بدیهی میانگاریم و از این نکته غافلیم که چه بسا آنچه امروز برای ما بدیهی است، در روزگار پسین، دچار ابهام یا فراموشی خواهد شد.
این در حالی است که امامان علیهم السلام به دلیل اتّصال به مبدأ وحی، از فضا، محیط و حوادث اجتماعی، سیاسی و فرهنگیِ زمان نزول آیات قرآن، به گونه کامل و دقیق، آگاهی داشتهاند. ایشان به دلیل سرچشمه گرفتن علمشان از علم اعطایی الهی و نیز به دلیل نزدیک بودن به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله - که دریافت کننده، ابلاغ کننده و تبیین کننده وحی بود - ، از اسباب نزول حقیقی قرآن نیز آگاه بودهاند. اهل بیت علیهم السلام این آگاهی ارزشمند را در تفسیر خود از قرآن به کار میبردند و گاه آن را به مشتاقان و شاگردان خویش عرضه میکردند. گاه نیز برای ردّ تفسیرهای