حوادث مقارن نزول وحی را کمتر گزارش کردهاند. این در حالی است که آشنایی با این قرینهها و آگاهی از سبب نزول وحی قرآنی، ما را در فهم درست مفهوم آیه یاری میدهد و به مقصود گوینده، رهنمون میکند.
چرایی کاوش از سیاق مقامی
متن قرآن، یک مجموعه بسته و مستقل از هر گونه وابستگی به بیرون نیست. قرآن نیز مانند دیگر اسناد تاریخیِ کهن و بر جا مانده، ناظر به حاشیهها و رشتههای مرتبط با زندگی پیامبر خدا، مسلمانان و دیگر مردمان روزگار خویش است، هرچند که پیامهایش برای همه بشر و روی سخنش با همه انسانهاست. آیات شریف قرآن نه در خلأ، بلکه در فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و گاه علمی و در مقام نقد و بحث، فرو فرستاده شدهاند.
این نکته موجب میشود که متن قرآن، از دو لایه درونی و بیرونی برخوردار شود: در مفهوم درونیاش، تابع معانی لغوی و ادبی باشد و در لایه بیرونی، متناسب با فضا و محیط فرهنگی و ذهنی مخاطبان، معنا یابد. پذیرش وجود این دو لایه، ما را ملزم میسازد که در فهم قرآن، تنها به فهم الفاظ آن از آغاز تا پایان بسنده نکنیم و همه قرینهها و حتّی عناصر غیر زبانی ولی مرتبط را نیز بکاویم و بیابیم.
این قرینهها را میتوان به دو صورت کلان و خرد یافت. شرایط تاریخی، موقعیت جغرافیایی، وضعیت سیاسی و حقوقی، فضای علمی، فرهنگی، اجتماعی و نیز تمدّن و سبک زندگی و حتّی شکل فیزیکیِ ابزار مادّی و بسیاری چیزهای دیگر، به صورت کلان اثرگذارند.
قرینههای مقامیِ خُرد نیز مهم اند. حالتهای شنونده، وضعیت مقام گفت و گو، شخصیت مخاطب و پرسشهای نهان و آشکار او، همه در فهم کلام مؤثّرند. این قرینهها ممکن است در صورتهای گوناگونی پدیدار شوند. این گوناگونی در کنار تأثیر شگرف و قابل توجّه آنها بر معنای متن، ما را ملزم میکند تا همان گونه که به