به هنگام نگارش و تدوین، به سوره و جای مناسب دیگری برده شدهاند.۱ این مسئله، زمینه پیدایش احتمالیِ دو گونه «سیاق نزولی یا گفتاری» و «سیاق تدوین یا متنی» را فراهم میآورد. تفاوت اجمالی و احتمالیِ این دو سیاق، ما را با این پرسش رو به رو میکند که: کدام یک از این دو را باید معتبر و قرینه تفسیر دانست؟
پاسخ، آن است که هر گاه بتوان به وسیله روایاتِ سبب و شأن نزول و یا دلیلهای دیگر، به نزول همزمان چند آیه اطمینان یافت و احتمال معترضه بودنِ آیه یا آیات میانی را نیز منتفی دانست، میتوان سیاق نزول را ثابت دانست و آن را به عنوان قرینه مهمّ تفسیر به خدمت گرفت. دلیل این امر، همسانی نظام گفت و گوی خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله با گفت و گوهای بشری است. ما انسانها به گاه گفت و گوی رو در رو و نیز هنگام شنیدن گفت و گوی دیگران با یکدیگر، به سیاق گفتاری، اعتبار میدهیم و از آن به عنوان یک قرینه مهم و مؤثّر استفاده میکنیم. خداوند متعال نیز در قرآن کریم، همین زبان گفتاری را برای رساندن پیام خویش به انسانها به کار گرفته و طریقه دیگری را معرّفی نکرده است.
بر این پایه، در جایی که احراز پیوستگی و همزمانی در نزول ممکن نباشد، به سیاق تدوین روی میآوریم که دلیل اعتبار آن، توقیفی بودنِ چینش آیات است؛۲ یعنی اگر بپذیریم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نگارش و تدوین آیات را به راهنمایی خداوند،