کاربردها، در مراجعه به کتابهای لغت و تفسیر به دست میآیند.
نمونه مشهور مراجعه به کاربردها برای فهم معنای یک واژه، سخن ابن عبّاس در باره معنای «فطرت» است. او که دیرزمانی در فهم معنای فطرت و آیه ( فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَٱلْأَرْضِ)۱ میاندیشیده و تفاوت آن را با «خالق» میکاویده است، روزی نزاع دو عرب را بر سرِ تصاحب چاهی میبیند و چون میشنود که یکی از آن دو میگوید: «أنا فطرتُها و أنا ابتدأتُ حَفرَها»، میفهمد که «فَطَرَ» یعنی خلقت ابتدایی، بدیعانه و بدون زمینه یا مادّه اوّلیه.۲
ابن عبّاس این شیوه را به دیگران نیز توصیه کرده و آنان را به مراجعه به اشعار عرب، تشویق نموده و گفته است:
۰.إذا خُفی علیکم شیءٌ من القرآن فابتغوه فی الشعر؛ فإنّه دیوان العرب.۳
۰.هر گاه معنای واژه یا ترکیبی از قرآن بر شما پوشیده ماند، آن را در شعر بجویید که دیوان عرب، اشعار اوست.
۴. متون دینی
تلاش برای یافتنِ معنای واژه و مرتبطها و متضادهای آن، نباید به کتابهای لغت و متون ادبی و کهن منحصر شود؛ بلکه باید کاربردهای واژه در درون متون دینی و بویژه خود قرآن نیز به دست آید. شاید گفته شود: نیازی به ذکر جداگانه متون دینی و از جمله قرآن نیست؛ زیرا قرآن اگرچه متنی نازل شده و آسمانی است، امّا جامه زبان عربی به تن نموده و خود یک متن کهن و ادب عربی - هرچند معتبرترینِ آنها - به شمار میرود. از این رو، میتواند در همان دسته متون کهن و اصیل جای گیرد.