در بخش مبانى نیز آسیب تساهل در نقل و قبول روایات تفسیرى، سادهانگارى در مضمون و دلالت روایات، نامفهوم خواندن ظاهر قرآن و نیز ظنّى و بیاعتبار دانستن آن، بسنده کردن همهجانبه به حدیث به جاى توجّه در خور به عقل و قرآن و مباحث ادبى، و نیز اعتباربخشى نابهجا به همه سخنان صحابیان، تابعیان و برخى از مفسّران، در کنار معصومان، بررسى شدهاند.
در بخش آسیبهاى روشى، به بهرهگیرى اندک از ادبیّات و دستاوردهاى عقلى و علمى، کاستى شیوه رایجِ یافتن و گردآورى احادیث تفسیرى و خَلط لایههاى زبانى، اشاره کردهایم.
آسیبهاى محتوایى در روایات تفسیرى، مانند آسیب جعل در روایات ناظر به قرآن، بویژه در عرصه شأن نزول و تأویلهاى غالیانه، بخش دیگرى از کتاب یاد شده اند. توجّه به وجود این آسیبها و توانایى رویارویى با آنها، کمک مهمّى براى مفسّر است تا خود را هر چه بیشتر به تفسیر اهل بیت عصمت و طهارت، نزدیک کند.