143
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول

تأویل نموده‏اند و برخى، حاملان آن را بر شمرده‏اند. شیخ کلینی در این باره، چنین آورده است:

۰.عَن أَبى حَمزَةَ، عَن أَبى عَبدِ اللهِ علیه السلام، قالَ: «حَمَلَةُ العَرشِ - وَ العَرشُ: العِلمُ - ثَمانِیةٌ: أربَعَةٌ مِنّا، وَ أربَعَةٌ مِمَّن شاءَ اللهُ».۱

۰.ابو حمزه از امام صادق علیه السلام روایت کرد که فرمود: «حاملان عرش [الهى] - عرش یعنى دانش - هشت نفرند: چهار تن از ما [اهل بیت] و چهار تن از کسانى که خدا خواسته است».

نکته: برخى آیات، خود متشابه نیستند و ذهن و قلب سلیم، آنها را به آسانى درک مى‏کند؛ امّا وجود برخى روایت‏هاى نامعتبر یا نامفهوم، موجب شده تا مفهومى نامقبول از آنها ارائه شود. آیه ( يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سٰاقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلاٰ يَسْتَطِيعُونَ؛۲ [یاد کن] روزی را که کشفِ ساق می‌شود و آنان را به سجده کردن فرا می‌خوانند امّا نمی‌توانند)، از آن دسته آیات است. اصطلاح «کشفِ ساق»، بیانگر سختى و شدّت امر است. مفسّران، به این معنا تصریح کرده‏اند؛۳ امّا برخى روایات اهل سنّت، موهم این معنایند که خداوند در روز قیامت، از ساق پاى خود، پرده بر مى‏دارد.۴ امامان علیهم السلام این معنا را باطل دانسته و آن را انکار

1.. الکافى: ج۱ ص۱۳۲ ح۶.

2.. قلم: آیۀ ۴۲.

3.. ر. ک: الکشّاف: ج۴ ص۱۴۷ و مجمع البیان: ج۱۰ ص۵۰۹ و المیزان: ج۱۹ ص۳۸۵.

4.. مانند روایت نقل شده از عبد اللّٰه‏ بن مسعود: «یَکشِفُ الرَّحمٰنُ عَن ساقِهِ، فَأمَّا المُؤمِنونَ فَیَخِرّونَ سُجَّدًا، وَ أمّا المُنافقونَ فَتَکونُ ظُهورُهُم طَبَقاً طَبَقاً کَأَنَّ فیها سَفافیدَ؛ خداوند [در روز قیامت] ساق خود را آشکار می‌سازد. پس مؤمنان به سجده می‌افتند؛ ولی کمر منافقان خشک و سخت می‌گردد، گویی که سیخ در کمرشان فرو رفته است [و عصا قورت داده‌اند]» که زمخشرى آن را در تفسیرش نقل و رد کرده و گفته است: «فمعنى [(يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سٰاقٍ)] فى معنى: یوم یشتدّ الأمر وَ یتفاقم، وَ لا کشفَ ثَمَّ و لا ساقَ، کما تقول للأقطع الشحیح: یده مغلولة، و لا یدَ ثَمَّ و لا غلَّ، وَ إنّما هو مَثَلٌ فى البخل، و أمّا من شَبَّهَ فلِضیق عطنه و قلّة نظره فى علم البیان؛ (روزی که از ساق، پرده برداشته می‌شود) به این معناست که در آن روز، کار سخت می‌شود و بالا می‌گیرد، نه این که پرده‌برداری‌ای باشد یا ساق پایی در کار باشد، (( همانند این که به یک انسان خسیس دست‌بریده بگویی: دستش بسته است، در حالی که نه دستی هست و نه بندی؛ بلکه این تعبیر، مَثَلی است برای بیان بُخل. و امّا آن کسی که دچار تشبیه [در بارۀ خداوند] شده، به سبب کم‌مایه بودنِ او و کم‌دقّتی‌اش در علم بیان است» (الکشّاف: ج۴ ص۱۴۷). براى آگاهى از روایات دیگر، ر. ک: الکشف و البیان: ج۱۰ ص۲۰، المیزان: ج۱۹ ص۳۹۸.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
142

در این باره از امام صادق علیه السلام نقل کرده است. او مى‏گوید:

۰.سَأَلتُ أبا عَبدِ الله‏ علیه السلام عَن قَولِ اللهِ‏ عز و جل: ( وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ)، قالَ: «عِلمُهُ».۱

۰.از امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداى: ( اَریکه او، آسمان‏ها و زمین را فرا گرفته است) پرسیدم. فرمود: «[یعنى] علم او».

در روایتى دیگر، مفضّل بن عمر، معناى «کرسى» و «عرش» را با هم از امام صادق علیه السلام پرسیده و امام علیه السلام یکى از معانى «کرسى» را چنین دانسته است:

۰.الكُرسِیُّ هُوَ العِلمُ الَّذی لَم یُطلِعِ (اللّهُ) عَلَیهِ أحَداً مِن أنبِیائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ حُجَجِهِ علیهم السلام.۲

۰.[مقصود از] «کرسى»، همان علم خداست که هیچ یک از پیامبران و فرستادگان و حجّت‏هایش را بر آن، آگاه نکرده است.

گفتنى است که «عرش» نیز مفهومى قرآنى است و به بررسى نیاز دارد. پیگیرى این مفهوم در آیات شریف قرآن۳ و روایات ناظر به آنها مى‏تواند نمونه‏هاى خوبى از تأویل را به ما بشناسانَد، بویژه مفاهیمى مانند حمل و انتقال عرش،۴ اِستواى خداوند بر عرش۵ و تسبیح و تحمید فرشتگان گِرداگرد آن۶ که هر یک از آنها، می‌تواند به گونه‌ای جز آنچه در ظاهر ابتدایى فهمیده مى‏شود، تأویل شود. شایان توجّه است که برخى روایات تفسیرى، عرش الهى را نیز به «علم»

1.. معانى الأخبار: ص۳۰ ح۲.

2.. معانى الأخبار: ص۲۹ ح۱.

3.. آیات فراوانى به عرش الهى اشاره دارند، مانند: هود: آیۀ ۷، توبه: آیۀ ۱۲۹، اسرا: آیۀ ۴۲، مؤمنون: آیۀ ۸۳ و ۱۱۶، تکویر: آیۀ ۲۰ و بروج: آیۀ ۱۵.

4.. ر. ک: غافر: آیۀ ۷ و حاقّه: آیۀ ۱۷.

5.. ر. ک: اعراف: آیۀ ۵۴ و یونس: آیۀ ۳ و رعد: آیۀ ۲ و طه: آیۀ ۵ و فرقان: آیۀ ۵۹ و سجده: آیۀ ۴ و حدید: آیۀ ۴.

6.. ر. ک: زمر: آیۀ ۷۵.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1491
صفحه از 272
پرینت  ارسال به