81
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول

محتوا در عالم ثبوت و به طور واقعى و حقیقى نمى‏شود؛ زیرا ممکن است راوىِ راستگویى، ناشناخته مانده باشد و یا آن قدر بزرگ و مشهور باشد که نیازى به توثیق صریح و رسمى نداشته باشد. گاه نیز ضعف سند، نتیجه انقطاع و اشتراک افرادِ واقع در سند است؛ آسیبى که در جریان استنساخ و نقل، رخ مى‏دهد و گاه به آسانى و گاه با تلاش‏هاى رجال‏شناسانه، قابل رفع است. همه این احوال، با صحّت احتمالى و واقعى سند، سازگارند.

شاید گفته شود که صحّت احتمالى سند، فایده‏اى ندارد. در پاسخ مى‏گوییم: اصل در اعتماد به خبر، حصول اطمینان است. از این رو، روایتى که سند ضعیف دارد امّا جعلى بودن آن ثابت نیست، اگر بتواند با همراهى چند روایت ضعیف السند دیگر، براى ما شهرت یا استفاضه روایى بسازد و اطمینان بیاورد، از دیدگاه عقلا، قابل اعتماد مى‏شود. بر این پایه، اگر تعداد قابل اعتنایى روایت ضعیف السند، قدر مشترکى داشته باشند، مى‏توان بر آن تکیه کرد، به شرط آن که این مضمون مشترک، با باورهاى مسلّم و پذیرفته شده، در تعارض نباشد. این، شرطى است که در روایات صحیح السند هم جارى است و به روایات ضعیف السند اختصاص ندارد.

مبناى نظرى كاربست حديث ضعيف

تعداد قابل توجّهی از احادیث ضعیف السند، به وسیله قرینه‏هاى متعدّد، اعتبار مضمونى مى‏یابند؛ قرینه‏هایى مانند اجماع، کثرت نقل، هماهنگى با قرآن، مشابهت با روایات مورد وثوق، و سازگارى با عقل. چنین احادیثى در تقسیم‌بندى کهن حدیث، معتبر و مقبول، و حتّى گاه، صحیح شمرده مى‏شدند و مبناى حکم شرعى قرار مى‏گرفتند.

به کارگیرى این روش در تفسیر روایى، بسیارى از روایات ضعیف السند را به


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
80

نادرست را کنار هم قرار مى‏دهند و راست و دروغ را مخلوط مى‏کنند تا مخاطب با شنیدن سخنان درست آنها، سخنان نادرستشان را نیز قبول کند. امام على علیه السلام در ره‌نمودی ارزشمند در باره چگونگى پیدایش فتنه‏ها می‌فرماید:

۰.فَلَو أَنَّ الباطِلَ خَلَصَ مِن مِزاجِ الحَقِّ لَم یَخفَ عَلَى المُرتادینَ، وَ لَو أَنَّ الحَقَّ خَلَصَ مِن لَبسِ الباطِلِ انقَطَعَت عَنهُ أَلسُنُ المُعانِدینَ، وَ لٰكِن یُؤخَذُ مِن هٰذا ضِغثٌ وَ مِن هٰذا ضِغثٌ فَیُمزَجانِ، فَهُنالِکَ یَستَولِى الشَّیطانُ عَلىٰ أَولِیائِهِ.۱

۰.اگر باطل با حق نمى‏آمیخت، بر جویندگان حق، پنهان نمى‏مانْد و اگر حق به باطل پوشیده نمى‏گشت، زبان معاندان از طعن، بُریده مى‏شد؛ ولى همواره پاره‏اى از حق و پاره‏اى از باطل، فراهم و در هم آمیخته مى‏شوند. پس در چنین حالى است که شیطان بر دوستان خود، مسلّط مى‏شود.

به سخن دیگر، ضعیف بودن سند یک روایت، به معناى جعلى بودن سند یا متن آن حدیث نیست. چه بسا سند حدیثى از دیدگاه یک عالم رجال‏شناس، ضعیف باشد؛ امّا هیچ دلیلى بر جعل آن، وجود نداشته باشد. بسى محتمل است که حدیثى با سند ضعیف، نه تنها ساختگى نباشد، بلکه واقعاً از معصوم صادر شده باشد؛ ولى ما طریق قابل اعتمادى براى آن نداریم. دلیل این امر، آن است که وصف «ضعیف»، بر خلاف صحیح و موثّق و حَسَن، عنوانى ایجابى نیست؛ بلکه عنوانى سلبى است، به این معنا که هر حدیثى که صحیح، حَسَن یا موثّق نباشد، ضعیف است. به دیگر بیان، وصف ضعیف در مورد سند، نشان دهنده خصوصیّتى معیّن نیست که با اثبات آن، حدیثى را ضعیف به شمار آوریم. حدیثى ضعیف است که ویژگى‏هاى سه گونه دیگر را نداشته باشد؛ امّا لازم نیست اثبات شود که راویانش، دروغگو و حدیث‏ساز بوده‏اند و یا مضمون آن، ساختگى است.

به بیان فنّى، ضعف راوى به دلیل ناآگاهى ما از حال او، موجب ضعفِ سند و

1.. نهج البلاغة: خطبۀ ۵۰.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1471
صفحه از 272
پرینت  ارسال به