71
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول

دارد. آنها تفاوتى میان عرصه تفسیر و غیر آن نمى‏نهند. براى این ادّعا، سه دلیل آورده شده است:

یک. سیره عقلا - که دلیل اصلى حجّیت خبر واحد است - ، تفاوتى میان این دو عرصه نمى‏نهد.۱

دو. برخى دلیل‏ها مانند مفهوم «آیه نبأ»۲ که به روایت صحیح السند حجّیت مى‏دهند، به آن در همه عرصه‏ها اعتبار مى‏بخشند.۳

سه. بی‌اعتبار دانستن روایات معتبر السند، به کنار نهادن روایات فراوانى مى‏انجامد و مفسّر را در روزگار غیبت، از سخنان معصومان علیهم السلام و بزرگان تفسیر، محروم مى‏کند.۴

نقد: در نقد این نظریّه، مى‏توان گفت:

اوّلاً هدف مفسّر، پرده‏بردارى از مفهوم واقعى کلام خداست. او مى‏خواهد به مقصود الهى برسد و به آن، علم و اطمینان داشته باشد تا برداشت خود را به کتاب، منتسب کند. حال، فرض این است که خبر معتبر السند، براى مفسّر، اطمینان نیاورده است. خواه احتمال خطاى راوى و آسیب‏هاى همزاد نقل و نشر حدیث، مانع حصول اطمینان شده باشند و یا دلیل دیگرى در میان باشد، در این فرض، سیره عقلا و نیز ادلّه حجّیت روایات، نمى‏توانند علم و اطمینان به وجود آورند.

به سخن دیگر، حصول علم و معرفت، وجدانى و تابع وجود مقدّمات آن است. اگر مقدّمات آن تحقّق یافت، حاصل مى‏شود و اگر تحقّق نیافت، با تعبّد

1.. آیة اللّٰه‏ خویى، آیة اللّٰه‏ فاضل لنکرانى و آیة اللّٰه‏ معرفت.

2.. (يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جٰاءَكُمْ فٰاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهٰالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلىٰ مٰا فَعَلْتُمْ نٰادِمِينَ؛ ‏اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما آورد، در بارۀ آن تحقیق کنید، [مبادا] به گروهى از روى نادانى آسیب برسانید و از کردۀ خود، پشیمان شوید) (حجرات: آیۀ ۶).

3.. این دلیل را آیة اللّٰه‏ فاضل لنکرانى بیان کرده است.

4.. این بیان از آیة اللّٰه‏ معرفت است.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
70

باره خبر واحد در حوزه احکام عملى مطالعه و بررسی شده است؛ ولى نیاز ما به اعتبار این روایات در ساحت تفسیر قرآن است. از این رو، در یک تحلیل نو، روایات تفسیرى از نظر میزان اعتبار، به چهار دسته تقسیم شده‏اند:۱

۱. روایات تفسیرى متواتر،

۲. روایات دارای قرینه‌های اطمینان‌آور،

۳. روایات دارای اسناد معتبر، امّا بدون قرینه‌های اطمینان‌آور،

۴. روایات بدون اسناد معتبر و قرینه‌های اطمینان‌آور.

پایه نظرى این دسته‏بندى، آن است که روایت تفسیرى، براى مفسّر، یا اطمینان مى‏آورد و یا اطمینان نمى‏آورد. این اطمینان، گاه برخاسته از تواتر روایات (دسته نخست) و گاه حاصل همراهى قرینه‏هاى علم‏آور با روایت است (دسته دوم). بقیّه روایات نیز اخبارى هستند که اطمینان نمى‏آورند؛ یعنى نه متواترند و نه از همراهى قرینه‏هاى اطمینان‌‏آور بهره‏مندند. این روایات، گاه سندی صحیح و مقبول دارند (دسته سوم) و گاه سندشان نیز معتبر نیست (دسته چهارم).

اعتبار دسته‌های اوّل و دوم، مقبول همگان است؛ امّا دسته‌های سوم و چهارم، نیاز به بررسى دارند. دسته سوم، روایاتى‏ هستند که سندشان صحیح یا مقبول است؛ ولى از قرینه‏اى که موجب علم و اطمینان به صدور آنها باشد، بى‏بهره ‏اند. این دسته از روایات، در دانش فقه - که بر تعبّد بنا شده - کارآمدند و در این، تردیدى نیست؛ امّا در عرصه تفسیر، چند نظریّه در باره آنها وجود دارد:

۱. اعتبار کامل

شمارى از عالمان۲ معتقدند روایتى که سندش معتبر است، در همه جا حجّیت

1.. ر. ک: درآمدى بر تفسیر جامع روایى: ص۱۳۴.

2.. ر. ک: البیان فى تفسیر القرآن: ص۳۹۸ و مدخل التفسیر: ص۱۷۴ ـ ۱۷۵ و مجلّۀ الهیّات و حقوق: ش۱ ص۱۱۱ - ۱۴۰ «کاربرد حدیث در تفسیر»، محمّدهادی‏ معرفت.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1417
صفحه از 272
پرینت  ارسال به