57
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول

احتمال معناى خلاف در آنها قابل اعتنا نیست و از نظر عرف و لغت، متشابه به شمار نمى‏آیند؟ بسیارى از مخاطبان متعارف قرآن - که عموم مسلمانانِ اهل دانش و تدبّر هستند -، به مفاد این دسته بزرگ از آیات، اطمینان مى‏یابند و به هیچ روى، خود را نیازمند رفع ابهام و تشابه از آنها نمى‏بینند.

اساساً اگر کسى همه قرآن را مبهم بپندارد، هم خود هلاک شده و هم دیگران را هلاک کرده است.۱ از نظر مفسّران، آیات بسیار محدودى از قرآن، نیازمند ارجاع به محکمات هستند و این تعداد اندک هم پس از مراجعه به محکمات و روایات ناظر به آنها، روشن مى‏شوند و از ابهام، بیرون مى‏آیند.

ردّ دليل سوم

دلیل سوم اخباریان، بر پایه ظن دانستن ظاهر و نهى شرعى از عمل به ظن، بنا شده است. صغراى قیاس آنان، این است که ظاهر قرآن، ظنّى است، نه یقینى و کبراى قیاسشان، آن است که ترتیب اثر دادن به هر چیزى که ظنّى باشد، به وسیله قرآن، نهى شده است.

صغرا و کبراى این قیاس، هر دو، قابل خدشه اند. ما مى‏توانیم بر پایه معناى دقیق ظن، صغراى این قیاس را باطل کنیم. ظن، در لغت عربىِ کهن و در عصر نزول قرآن، اگر چه گاه به معناى یقین و گاه به معناى شک به کار مى‏رفته، ولى بیشتر به معناى باورهاى بى‏پایه و تصوّرات موهوم بدون اتّکا به منبعى معتبر بوده است؛ یعنى گونه‏اى علم خیالى و غیر حقیقى که تنها نماى دانایى را دارد و بیشتر ناشى از تأثیر خواسته‏هاى درونى فرد است که افزون بر علم و اطمینان، بر اساس شک و شبهه نیز نظر مى‏دهد یا به پیروى از عقاید پیشین و التزامات عرفى پایبند

1.. از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود: «فَمَن زَعَمَ أنَّ کِتابَ اللّٰهِ‏ مُبهَمٌ، فَقَد هَلَکَ و أهلَکَ؛ هر کس ادّعا کند که کتاب خدا مبهم است، هم خود به هلاکت افتاده و هم دیگران را به نابودی کشانده است» (المحاسن: ج۱ ص۲۷۰).


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
56

ردّ دليل دوم

این، سخن درستى است که قرآن، آیات متشابهى دارد و تنها خداوند و راسخان در علم الهى از مفاد آن آگاه‏ اند و همین، سرّ تأکید بر استفاده از روایات اهل بیت علیهم السلام در تفسیر آنهاست؛ امّا این سخن به هیچ روى، همه آیات قرآنى را متشابه نمى‏کند؛ زیرا در این صورت، فایده تقسیم آیات قرآنى به محکم و متشابه، از میان مى‏رود. اگر همه آیات قرآنى متشابه باشند و یا احتمال تشابه در آنها به حدّى باشد که ما را از فهم و عمل به همه قرآن باز دارد، آن گاه حکمت وجودى آیات محکم، چه مى‏شود؟ اگر گفته شود: «مى‏توان و باید از روایات کمک گرفت تا رفعِ تشابه شود»، پاسخ مى‏دهیم که به تصریح خود امامان علیهم السلام، اخبار ایشان نیز محکم و متشابه دارد و در این صورت، آنها نیز خود به این مشکل درونى مبتلا هستند و تا خود، روشن و محکم نشده‏اند، نمى‏توانند روشنگرى کنند.

واقعیّت، این است که علم اجمالى به وجود آیات متشابه، چنان مطلق و فراگیر نیست که آیات صریح و روشن قرآن را نیز در بر بگیرد و ما را ناگزیر سازد که حتّى آنچه را که در متشابه بودن و یا محکم بودنش شک داریم، به صورت همیشگى و لزوم در جرگه آیات متشابه در آوریم و از حجّیت بیندازیم. واژه «متشابه»، خود، متشابه نیست؛ بلکه معناى آن روشن است.

آیه متشابه، یعنى آیه‏اى که معناى ظاهرى و مفهوم نخستین آن، مقصود گوینده نیست و با مبانى اعتقادى و فکرى ما ناسازگار مى‏نماید؛ آیه‏اى که در پرتو آیات دیگر، معنایى هماهنگ با کلّ قرآن مى‏یابد. نمونه مشهور آیات متشابه، آیات ناظر به جسم داشتن خداوند است که در پرتو آیات محکم قرآن، روشن مى‏شوند و از ظاهر اوّلیه آنها دست مى‏کشیم.

اینک مى‏پرسیم: این دسته از آیات، چند در صد از بیش از شش هزار آیه قرآن را در بر مى‏گیرند؟ آیا تعداد آنها بیشتر از آیات صریح و ظاهر قرآن است که

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1450
صفحه از 272
پرینت  ارسال به