بیت علیهم السلام، یعنى بهرهگیرى از همه منابع معرفتى در تبیین مفاهیم و مقاصد این کتاب آسمانى است. مفسّر، در بخشى از فرایند این تفسیر، براى روشن نمودن مفهوم آیات الهى و مقصود خداوند، از روایاتى استفاده مىکند که خود، آنها را پذیرفته است.
پرداختن به این گونه تفسیرى، مبتنى بر آن است که احادیث ناظر به مفاهیم قرآنى را یک منبع مهمّ تفسیر قرآن بدانیم. از نگاه شیعه، این احادیث باید از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت گرامى او نقل شده باشند؛ ولى در نگاه اهل سنّت، این احادیث باید از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و یا با شروط خاصّى، از صحابیان و گاه تابعیان روایت شده باشند.۱
از دیدگاه ما، سخنان و سیره معصومان علیهم السلام مهمترین منبع در فرایند فهم آیات قرآن اند؛ خواه بهرهگیرى از این منبع نورانى به صورت ایجابى باشد و ما را در دستیابى به قرینههاى جانبى و زوایاى پیدا و نهان سخن خداوند، یارى کند و خواه صورت سلبى داشته باشد، یعنى برداشتهاى نادرست را رد کند و موانع درک مقصود حقیقى و نهایى خداوند را بزُداید. همچنین خواه سخن و سیره معصوم، چنان روشن و آشکار باشد که همگان ارتباطش را با قرآن دریابند و خواه اشارهاى گذرا به مفهومى قرآنى باشد و تنها دستیافت کسانى شود که با هر دو ثقلِ بر جاى مانده از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آشنایند.
هدف نهایى تفسیر روایى جامع، رسیدن به معنا و مراد آیات در پرتو دانش قرآنىِ معصومان است؛ امّا این به معناى کنار نهادن دانشهاى ادبى و عقلى و بىتوجّهى به دیگر علوم بشر نیست. تفسیر روایى جامع، در پىِ دستیابى به یک فهم روایى از قرآن است و در این مسیر، از فراوردههاى علمى و دستاوردهاى مفسّران و عالمان نیز یارى مىگیرد تا بر غناى خود بیفزاید. ما در این تفسیر