103
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول

مردم! از خدا بترسید و ناآگاهانه به مردم، فتوا مدهید که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گاه سخنى فرموده و سپس از آن، به سخنى دیگر، باز گشته است و گاه سخنى فرموده که هر کس آن را در جایگاهش نگذارد، بر او دروغ بسته است». عبیده و علقمه و اَسود و عدّه‏اى دیگر برخاستند و گفتند:‏اى امیر مؤمنان! پس با آنچه در باره [تفسیر] قرآن براى ما روایت شده است، چه کنیم؟ امام علیه السلام فرمود: «باید در باره آنها از عالمان خاندان محمّد صلی الله علیه و آله سؤال شود».

نتيجه سخن

روایات تفسیرى، جدا از دیگر احادیثِ رسیده به ما نیستند. بر این پایه، نگاهداشتِ آنها و استفاده صحیح از بخش قابل اعتمادشان، فوائد و برکات فراوانى دارد. این فوائد، در یک تعامل درست با روایات تفسیرى، قابل تحصیل هستند. این تعامل بر پایه یک نگرش حقیقى و صحیح به مسئله جعل حدیث، شکل مى‏گیرد و با بهره‏گیرى از مبناى وثوق صدورى، فایده‏هاى متعدّدى، مانند ابداع احتمالات معنایى جدید و حلّ آسیب‏هاى دیگر احادیث را براى همه احادیث تفسیرى، امکان‏پذیر مى‏کند.

بنا بر اين، به استثناى رواياتِ مخالف کتاب، سنّت، عقل و ديگر معيارهاى مسلّم و مقبول، همه روايت‌های تفسيرى، در تبيين معارف قرآن، به شکل‏هاى گوناگون، کاربرد دارند. بر اين پايه، لازم است توجّه بيشترى به کارکردهاى روايات تفسيرى داشته باشيم و گونه‏هاى متعدّد ارتباط سخنان اهل بيت علیهم السلام با قرآن را بشناسيم.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
102

شواهد براى آنها وجود دارد.

امّا گزارش‏هاى موقوف و مقطوع، از این جرگه، بیرون‏ اند. این گزارش‏ها به غیر معصوم و اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و تابعیان آنها مى‏رسند و نزد ما حدیث نامیده نمى‏شوند.۱ این گزارش‏هاى غیر متّصل به معصوم، تنها هنگامى مورد توجّه قرار مى‏گیرند که وثوق به آنها، حاصل شده باشد و با دیگر داده‏ها و آگاهى‏هاى مقبول ما متعارض نباشند. پس از راهیابى این دسته گزارش‏ها به قلمرو دانش‏هاى قرآنى (مانند بیان سبب و ترتیب نزول آیه یا مکّى و مدنى بودن آن)، با آنها نیز باید مانند یک گزارش تاریخى رفتار شود؛ یعنى در کنار دیگر اسناد و مطالب گرد آمده، تحلیل و نقد محتوایى شوند و پس از سنجش با دیگر اطّلاعات مرتبط، از آنها استفاده گردد.

گفتنى است دقّت و نقد، در همه جا لازم است و به وسیله اهل بیت علیهم السلام سفارش شده است و مختصّ این گونه گزارش‏ها نیست. این ضرورت، در کتاب وضع و نقد حدیث۲ ثابت شده است و در این جا تنها به حدیث زیر، بسنده مى‏کنیم:

۰.عُبیدَةُ السَّلمانی: سَمِعتُ عَلیّاً صلی الله علیه و آله یَقولُ: یا أیُّهَا النّاسُ! اِتَّقُوا اللهَ وَ لا تُفتُوا النّاسَ بِما لا تَعلَمونَ؛ فَإنَّ رَسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله قَد قالَ قَولاً آلَ مِنهُ إلىٰ غَیرِهِ، وَ قَد قالَ قَولاً مَن وَضَعَهُ غَیرَ مَوضِعِهِ كَذَبَ عَلَیهِ. فَقامَ عُبیدَةُ وَ عَلقَمَةُ وَ الأَسوَدُ و اُناسٌ مَعَهُم، فَقالوا: یا أمیرَ المُؤمِنینَ! فَما نَصنَعُ بِما قَد خُبِّرنا بِهِ فِی المُصحَفِ؟ فَقالَ صلی الله علیه و آله: یَسأَلُ عَن ذٰلِکَ عُلَماءُ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام.۳

۰.از عبیده سلمانى نقل شده که گفت: شنیدم امام على علیه السلام مى‏فرماید: «اى

1.. در اصطلاح محدّثان اهل سنّت، روایت «موقوف» روایتی است که از صحابی نقل شده و به پیامبر صلی الله علیه و آله منتهی نمی‌گردد. روایت «مقطوع» نیز به روایتی گفته می‌شود که به تابعی ختم شود و سخن او را گزارش کند (ر. ک: معجم مصطلحات الرجال و الدرایة: ص۱۷۰ و ۱۷۸).

2.. ر. ک: وضع و نقد حدیث: ص۱۷۱ به بعد (بخش دوم «نقد حدیث).

3.. تهذیب الأحکام: ج۶ ص۲۹۵.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1478
صفحه از 272
پرینت  ارسال به