شواهد براى آنها وجود دارد.
امّا گزارشهاى موقوف و مقطوع، از این جرگه، بیرون اند. این گزارشها به غیر معصوم و اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و تابعیان آنها مىرسند و نزد ما حدیث نامیده نمىشوند.۱ این گزارشهاى غیر متّصل به معصوم، تنها هنگامى مورد توجّه قرار مىگیرند که وثوق به آنها، حاصل شده باشد و با دیگر دادهها و آگاهىهاى مقبول ما متعارض نباشند. پس از راهیابى این دسته گزارشها به قلمرو دانشهاى قرآنى (مانند بیان سبب و ترتیب نزول آیه یا مکّى و مدنى بودن آن)، با آنها نیز باید مانند یک گزارش تاریخى رفتار شود؛ یعنى در کنار دیگر اسناد و مطالب گرد آمده، تحلیل و نقد محتوایى شوند و پس از سنجش با دیگر اطّلاعات مرتبط، از آنها استفاده گردد.
گفتنى است دقّت و نقد، در همه جا لازم است و به وسیله اهل بیت علیهم السلام سفارش شده است و مختصّ این گونه گزارشها نیست. این ضرورت، در کتاب وضع و نقد حدیث۲ ثابت شده است و در این جا تنها به حدیث زیر، بسنده مىکنیم:
۰.عُبیدَةُ السَّلمانی: سَمِعتُ عَلیّاً صلی الله علیه و آله یَقولُ: یا أیُّهَا النّاسُ! اِتَّقُوا اللهَ وَ لا تُفتُوا النّاسَ بِما لا تَعلَمونَ؛ فَإنَّ رَسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله قَد قالَ قَولاً آلَ مِنهُ إلىٰ غَیرِهِ، وَ قَد قالَ قَولاً مَن وَضَعَهُ غَیرَ مَوضِعِهِ كَذَبَ عَلَیهِ. فَقامَ عُبیدَةُ وَ عَلقَمَةُ وَ الأَسوَدُ و اُناسٌ مَعَهُم، فَقالوا: یا أمیرَ المُؤمِنینَ! فَما نَصنَعُ بِما قَد خُبِّرنا بِهِ فِی المُصحَفِ؟ فَقالَ صلی الله علیه و آله: یَسأَلُ عَن ذٰلِکَ عُلَماءُ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام.۳
۰.از عبیده سلمانى نقل شده که گفت: شنیدم امام على علیه السلام مىفرماید: «اى