ایشان در مقام نقد دیدگاه اعتباری بودن حُسن و قُبح یا برگرداندن حُسن و قُبح به تمایل انسان بیان میکنند که دلیلی بر حجیت اعتبار و میل انسان نداریم. گذشته از این که اصولاً برخی موارد مثل حسن ظلم و قبح عدل را نمیتوان اعتبار کرد:
خوبی و بدی همه كارها را نمیتوان با میل و ذائقه افراد یا قرارداد و اعتبار آنها حل كرد. آیا میتوان قرار گذاشت كه ستمگری خوب و عدالتورزی بد باشد؟! اصولاً خوبی یا بدی خود قرارداد و اعتبار، كه یكی از كارهای اختیاری انسان است، از كجا میآید؟ آیا آن هم قراردادی و اعتباری است؟! ۱
خلاصه كلام آن كه ملاک خوبی بعضی افعال، تناسب و تلائم میان آنها و هدف مطلوب انسانی است و معیار بدی پارهای دیگر از کارهای آدمی، مباینت و ناسازگاری آنها با کمال مطلوب اوست. به تعبیردیگر، مفهوم خوب و بد اخلاقی درواقع، از مصادیق مفهوم «علیت» بهحساب میآیند. همانگونه که علیت و معلولیت از اشیای عینی و خارجی انتزاع میشوند و بهدرستی میتوان آنها را به اشیای خارجی نسبت داد و اشیای خارجی را به آنها متصف کرد، خوبی و بدی نیز از رابطه علیت و معلولیتی که میان فعل اختیاری انسان و کمال مطلوب او برقرار است، انتزاع میشوند و بهدرستی میتوان افعال آدمی را به آنها متصف کرد.
جمعبندی دیدگاه فلاسفه اسلامی
به نظر میرسد تفاوت ماهوی میان دیدگاه اشاعره و فلاسفه وجود ندارد و هر دو دیدگاه، حُسن و قُبح افعال را اموری واقعی و نفسالامری نمیدانند، غیر از دیدگاه آیة اللّه مصباح یزدی که در انتها آن را توضیح خواهیم داد.