الشرط ویؤخذعلى الاطلاق واذا اردت ان تعرف الفرق، بین الذائع والفطرى؛ فاعرض قولك: العدل جمیل والكذب قبیح، على الفطرة التی عرفنا حالها، قبل هذا الفصل وتكلف للشك، فیهما؛ تجد الشك متأتیا فیهما وغیر متأتٍ فى أن الكل اعظم من الجزء وهو حق أولى وفى أن الكل ینتهى عند شیء خارج خلا أو ملا وهو باطل وهمى.۱
تفاوت حُسن و قُبح و اولیات و اِمکان شک در اولی و عدم امکان شک در دومی، یکی از استدلالهای اشاعره بود که پیش از این گذشت.
خواجه نصیر الدین طوسی در شرح مطالب ابن سینا در اشارات در مورد «مشهورات»، میگوید: ملاک صدق و کذب در قضایای ضروری، مطابقت با واقع است، اما ملاک صدق در قضایای مشهور مطابقت با آرای عُقلاست و عقلِ صریح بر اساس تصور موضوع و محمول، به آنها حکم نمیکند:
كما أن المعتبر فی الواجب قبولها كونها مطابقة لما علیه الوجود فالمعتبر فی المشهورات كون الآراء علیها مطابقة فبعض القضایا أولى باعتبار ومشهور باعتبار والفرق بینها وبین الأولیات ما ذكره الشیخ: من أن العقل الصریح الذی لا یلتفت إلى شیء غیر تصور طرفی الحكم إنما یحكم بالأولیات من غیر توقف ولا یحكم بها.۲
ابن سینا نفس ناطقه را دارای دو قوه عامله و عالمه یا عقل عملی و عقل نظری دانسته، یکی از کارکردهای عقل عملی را تولید مشهورات، با کمک عقل نظری میداند، مانند این که کذب و ظلم قبیح است.۳