67
قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی

یحصل منه نفع، لا للشاكر ولا للمشكور وما كان كذلك كان الأمر به قبیحاً، بمقتضى تحسین العقل وتقبیحه. ینتج: أنه لو كان حكم عقولنا معتبراً فی حق اللّه تعالى لوجب أن یقبح من اللّه أن یأمر عباده بمعرفته وطاعته.۱

اما دلیل این مطلب که چرا کسی که به معرفت خدا می‌رسد و خدا را عبادت می‌کند و شکرگزاری او را می‌کند، از این کارها منتفع نمی‌شود، این است که منفعت، یعنی لذت و خوشحالی و یا دفع درد و غم و این لات و خوشحالی در عبادت خدا وجود ندارد:

إنا قد بینا أنه لا معنى للمنفعة إلا اللذة والسرور، أو دفع الألم‏ والغم وما یكون وسیلة إلى أحد هذه الأشیاء.۲

در پاسخ به این اِشکال باید گفت اولاً منحصر کردن منفعت، به لذت و سرور و یا دفع ضرر محض درست نیست؛ زیرا منافع معنوی مانند تقرّب به خدا و کمال روحی هم منفعت است، بلکه منفعت بالاتری است. ثانیاً، معرفت و عبادت و شکر خدا لذت و سرور و آرامش را به‌دنبال دارد. ثالثاً، بالاترین لذّت و الم در بهشت و جهنم است که نتیجه معرفت و ایمان و کفر است. بنابر‌این، تکلیف به معرفت و عبادت و شکر امری است حسن و حکیمانه.

دلیل دوازدهم: قیام عَرض به عَرض در حُسن و قُبح ذاتی

اگر حُسن و قُبح، ذاتیِ فعل باشد، لازم می‌آید عرض به عرض قائم باشد در حالی که چنین امری باطل است؛ زیرا حسن فعل، امر زائد بر ذات و ماهیت فعل است؛ زیرا گاهی انسان فعل را تصور می‌کند، ولی حُسن و قُبح را تصور نمی‌کند. اگر حُسن و قُبح داخل در ذات شیْ‏ء بود باید به هنگام تصور شیئ، حُسن و قُبح نیز تصور شود.

1.. فخر رازى‏، المطالب العالیة، ج ۳، ص ۲۹۸۔۲۹۹.

2.. همان، ص ۲۹۹۔۳۰۰.


قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
66

وخلق ولما أجمع أهل الملل على أنه تعالى حكیم فی فعله، منعم على عبیده، علمنا أن حكم العقل على اللّه تعالى بالحسن والقبح باطل.۱

می‌توان در برخی از مقدمات استدلال بالا اِشکال کرد؛ زیرا برای این ‌که چیزی نعمت تلقی شود، لازم نیست حتماً حاجت و شهوت اولیه در آن موجود باشد. بهترین شاهد را می‌توان خلقت انسان و یا هر موجودی دانست. انسان و یا هر موجود دیگر پیش از آفرینش، چیزی نبودند تا نیاز و شهوت به وجود در آنها باشد و خداوند با توجه به آن نیاز وجود را به آنها داده باشد و شکی نیست که اصل خلقت انسان نعمت و لطفی است که خداوند متعال نسبت به او داشته است، اما نسبت به نعمت‌‌های ثانویه هم می‌توان گفت: اولاً ضرورتاً هر نعمتی مسبوق به نیاز نیست. ثانیاً، نفع نعمت بسیار بیشتر از ضرر نیاز است. پس دادن نعمت عبث و قبیح نیست.

دلیل یازدهم: تنافی حُسن و قُبح عقلی با تکلیف

بر اساس حُسن و قُبح عقلی، خداوند نمی‌تواند بندگانش را مکلف به معرفت اللّه نماید و آنها را نسبت به این عمل و شکر‌‌گزاری از نعمت‌هایش تمجید کند، در حالی که خداوند چنین کرده است. پس حُسن و قُبح عقلی معتبر نیست؛ زیرا بدست آوردن معرفت اللّه عمل شاق و سنگینی است که هیچ نفعی از آن به بنده و یا خداوند متعال نمی‌رسد، بنابراین، به حکم حُسن و قُبح عقلی، امر و دستور به کسب معرفت خدا و اطاعت از او قبیح خواهد شد:

لو كان حكم العقل فی التحسین والتقبیح معتبراً، لایصح من اللّه تكلیف عباده بمعرفته وبالثناء علیه وبالشكر لنعمه و‌هذا باطل، فذاك باطل. بیان الشرطیة من وجهین: الأول: إن تحصیل معرفة اللّه عمل شاق على العبد ولا

1.. فخر رازى‏، المطالب العالیة، ج ۳، ص ۲۹۱۔۲۹۲.

  • نام منبع :
    قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5057
صفحه از 207
پرینت  ارسال به