53
قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی

بلکه قتل بی‌گناه قبیح است و اِمساک در ماه رمضان حَسن است. در واقع، جنس قتل و اِمساک مثل ضرب یا کتک زدن، لا اقتضاء است و آنگاه که ضرب برای تأدیب باشد، حسن است و وقتی برای اذیّت باشد، قبیح است.

دلیل سوم: تفاوت درک اوّلیات و درک حُسن و قُبح

یکی از استدلا‌‌‌ل‌هایی که برای نفی حُسن و قُبح ذاتی صورت می‌گیرد تفاوت در درک اولیات و حُسن و قُبح است. اشاعره معتقدند اگر حُسن و قُبح، ذاتی و عقلی است، باید مانند بدیهیات اولیه برای همه انسان‌ها به یک صورت درک و تصدیق شود، در حالی که این گونه نیست.

شهرستانی در توضیح این استدلال می‌گوید: اگر تصور کنیم که خداوند انسانی را از جهت خلقت و عقل یک‌جا به صورت کامل خلق کرده باشد، بدون این‌که اخلاق گروه خاص و یا تربیت پدر و مادر و آداب و دستورات شرع خاص و آموزش‌‌های معلم را دیده باشد و از آن تأثیرپذیرفته باشد و به این شخص دو قضیه ارائه شود «دو بزرگتر از یک است» و «کذب قبیح است» بدون شک، قضیه اوّل را بدون هیچ درنگی تصدیق خواهد کرد، ولی در دومی متوقف خواهد ماند و نمی‌تواند آن را تصدیق کند. او می‌گوید:

قال أهل الحق: لو قدرنا إنساناً قد خلق تام الفطرة كامل العقل دفعة واحدة من غیر أن یتخلق بأخلاق قوم ولا تأدب بآداب الأبوین ولا تزیا بزی الشرع ولا تعلم من معلم، ثم عرض علیه أمران أحدهما: أن الاثنین أكثر من الواحد والثانی: أن الكذب قبیح بمعنى أنه یستحق من اللّه تعالى لوما علیه لم یشك أنه لا یتوقف فی الأول ویتوقف فی الثانی ومن حكم بأن الأمرین سیان بالنسبة إلى عقله خرج عن قضایا العقول وعاند عناد الفضول أو لم یتقرر عنده أن اللّه تعالى لا یتضرر بكذب ولا ینتفع بصدق، فإن القولین


قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
52

دلیل دوم: وجود دو حکم متنافی درباره دو فرد از یک ماهیت

اگر حُسن و قُبح ذاتی باشد، نمی‌توان تصور کرد حسن از شیْ‏ء منفک بشود و قبح جایگزین آن شود؛ زیرا در این صورت حُسن یا قُبح، ذاتیِ شیْ‏ء نیست، بلکه عَرضی است مفارق. در حالی که در شریعت می‌توان مواردی را یافت که دو فعل از جهت ماهیت تحت یک عنوان قرار می‌گیرند، ولی دو حکم متفاوت از یکدیگر دارند. تعبیر«قد یحسن فی الشرع ما یقبح مثله المساوی له فی جملة أحكام صفات النفس»،۱ از جوینی که پیش از این نقل کردیم، به همین دلیل اشاره می‌کند. او برای اثبات مدعای خود می‌گوید:

أقربها أن القتل ظلماً یماثل القتل حدا واقتصاصاً ومن أنكر تساوی الفعلین ومماثلة القتلین فقد جحد ما لا یجحد والتزم انتفاء الثقة بتماثل كل مثلین ومما یوضح فساد هذا القسم، أن ما یصدر من العاقل لو صدر من صبی غیر مكلف، فإنه لا یتصف بكونه قبیحا مع وجوده.۲

باقلانی می‌گوید:

… كذا القتل: وصورته فی القصاص كهی فی القتل من غیر قصاص، إلا أن أحدهما حسن لمطابقة الشرع والآخر قبیح بمخالفة الشرع وكذا الأكل فی آخر یوم من شهر رمضان، كصورة الأكل یوم الفطر، إلا أن أحدهما حسن لموافقة الشرع والآخر قبیح لمخالفته وكذلك بالعكس: إمساك یوم من شهر رمضان، كصورة الإمساك یوم الفطر، إلا أنه فی أحدهما حسن للموافقة وفی الآخر قبیح للمخالفة.۳

در پاسخ به این دلیل باید گفت حُسن و قُبح، مربوط به جنس قتل و اِمساک نیست،

1.. جوینى، الارشاد الى قواطع الادلة فی اصول الاعتقاد، ۱۰۷.

2.. همان، ۱۱۰.

3.. باقلانى‏، الانصاف فیما یجب اعتقاده‏، ص ۱۱۹.

  • نام منبع :
    قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5107
صفحه از 207
پرینت  ارسال به