175
قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی

است و عقل در پاره‌‌ای موارد آن را درک می‌کند، پس چرا اشاعره و فلاسفه حُسن و قُبح عقلی را انکار می‌کنند و آن را به امور دیگری مانند شرع یا اعتبار یا اغراض یا امیال، بر می‌گردانند؟ پاسخ این است که آنان حُسن و قُبح عقلی را دارای لوازمی می‌دانند که نادرست است. این لوازم نادرست، به اعتقاد آنان، سبب شده که آنها حُسن و قُبح بدیهی عقلی را انکار کنند. در واقع، این لوازم به عنوان موانعی برای پذیرش حکم بدیهی عقل مطرح است. این لوازم به صورت دلایل اشاعره و فلاسفه پیش‌تر به تفصیل مورد بحث و نقد قرار گرفت.

۲. لوازم باطل انکار حُسن و قُبح عقلی

همان‌گونه که در مقدمه بحث از حُسن و قُبح از علّامه حلّی نقل شد، بدون حُسن و قُبح عقلی هیچ مطلبی از دین، قابل اثبات نیست. در اینجا به‌اختصار، در سه بخشِ عقاید، احکام عملی و شریعت و اخلاق، بحث را پی می‌گیریم. این موارد به عنوان دلایلی در مقابل اشاعره یا فلاسفه‌‌ای است که لوازم باطل را نمی‌پذیرند و الّا اگر اشاعره یا فلاسفه برخی از این لوازم، مثل بحث عدل را که در ادامه می‌آید، بپذیرند، آن دلیل، مثل عدم اثبات عدل، برای ایشان قابل قبول نخواهد بود.

الف) عدم اثبات عقاید (اصول دین)

در بخش عقاید، تنها اصول پنج‌گانه دین را مطرح می‌کنیم و جزئیات مربوط به عدل الهی را به آثار و لوازم قاعده واگذار می‌کنیم.

۱. عدم اثبات وجود خدا و ایمان به او

متکلمان با دو دلیل وجوب شُکر منعم و وجوب دفع ضرر محتمل وجوب نظر و


قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
174

دو قسمت بداهت حُسن و قُبح عقلی و لوازم باطل اِنکار حُسن و قُبح عقلی مطرح خواهیم کرد.

۱. بداهت حُسن و قُبح

هر کس که ظلم و پایمال کردن حقوق دیگران را تصور کند و از سوی دیگر، ضرورت عمل کردن و ضرورت عمل نکردن را تصور کند، بی‌درنگ به ضرورت ترک ظلم حکم خواهد کرد. این حکم بدون لحاظ سود و زیان، اَغراض، اَمیال و شرع توسط انسان‌ها صادر می‌شود و در این حکم فرقی در فاعل ظلم و این که فاعل، خدا یا انسان است وجود ندارد.

انسان‌ها در مواجهه با دو فرد که یکی به دیگران ظلم می‌کند و دومی با دیگران به عدل و انصاف رفتار می‌کند، اولی را مدح و دومی را مذمّت می‌کنند و حکم می‌کنند که سزاوار است انسان‌ها مانند اولی، رفتار کنند. این حکم ارتباطی با امور دیگر مانند اغراض و منافع و شرع ندارد. انسان‌ها وقتی کسی را می‌بینند که در برابر شخصی که به او خوبی کرده، بدی می‌کند، او را مذمّت می‌کنند و به عنوان اِستفهام اِنکاری می‌گویند: آیا پاداشِ خوبی، بدی است؟ این استفهامِ اِنکاری فرع بر این است که گوینده و شنونده، هر دو، به‌روشنی، می‌فهمند که پاداشِ خوبی، بدی نیست.

در جوامع غیر دینی و سکولار، برای برخی افعال مانند دزدی و قتل، غیر از مذمّت، مجازات‌هایی در نظر می‌گیرند و این نشان می‌دهد که بد دانستنِ فعل ارتباطی به دین و شریعت ندارد.

این مثال‌ها و موارد بسیار دیگر حاکی از این است که در افعال خصوصیتی وجود دارد که عقل آن را به صورت خوب و بد یا سزاوار عمل کردن یا ترک کردن می‌یابند و فاعل کارهای خوب را مدح و فاعل کارهای بد را مذمّت می‌کنند.

سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که اگر حُسن و قُبح امری واقعی

  • نام منبع :
    قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5049
صفحه از 207
پرینت  ارسال به