167
قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی

واقعی‌اند، اما این امور واقعی، خارج از بحث حُسن و قُبح، به عنوان قاعده‌‌ای کلامی در باب افعال الهی‌اند. در هفت معنای نخست، واقعیت حُسن و قُبح به اموری دیگر مانند میل و غرض، تحویل و ارجاع می‌شود. این امور، هرچند اموری واقعی‌اند، اما به حالات و اعتبارات انسان مربوط می‌شوند و نمی‌توانند به عنوان ملاکی درباره افعال خدا به کار روند. بر اساس دیدگاه اشاعره و فلاسفه، حُسن و قُبحِ افعال واقعیتی ورای میل و غرض و امرو نهی شارع و اعتبار انسان ندارد تا بتواند به عنوان ملاکی برای داوری در مورد مطلق افعال اختیاری، چه افعال خدا و چه افعال انسان، لحاظ شود.

واقعی بودن یا ذاتی بودن حُسن و قُبح به این معناست که در فعل، خصوصیتی وجود دارد که عقل عملی آن را به عنوان ضرورت اخلاقی و این که این فعل سزاور است، انجام شود یا ترک شود درک می‌کند. توضیح این که حقایق در یک تقسیم، به دو قسم حقایق تکوینی و حقایق ارزشی و اخلاقی قابل تقسیم است. حقایق نوع اوّل با عقل نظری و حواس درک می‌شوند و حقایق نوع دوم با عقل عملی. یکی از دلایل انکار واقعی بودن حُسن و قُبح، انکار عقل عملی به عنوان قوّه مدرک حقایق است.

بر این اساس، حقایق در حقایق تکوینی منحصر می‌شود و حُسن و قُبح از آن رو که به هیچ‌یک از حقایق تکوینی باز نمی‌گردد، امری غیرحقیقی تلقی می‌شود که یا باید به امور دیگری مثل موافقت با میل و غرض تحویل شود یا بر اساس میل و غرض اعتبار و جعل شود. در حالی که همان‌طور که انسان، کوه و درخت و قوانین فیزیکی و ریاضی و فلسفی را درک می‌کند، قادر است حقایق اخلاقی و ارزشی را نیز درک کند. قوه مدرکه این حقایق عقل است که به لحاظ متعلق ادراکش، «عقل عملی» نامیده می‌شود.

در خصوص حقایق عقل عملی، این بحث کلّی قابل طرح است که آیا این حقایق را باید در ذیل مقولات عقل نظری طبقه‌بندی کرد یا می‌توان آنها را مستقلاً لحاظ کرد و در ذیل آن مقولات قرار نداد. این بحث در جای خود قابل بررسی است و به‌طور کلّی این نکته قابل پذیرش است که ممکن است برخی حقایق


قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
166

نکته‌‌ای که باید بدان توجه کرد این است که حُسن و قُبح درجاتی دارد. گاه مراد از حُسن و قُبح، ضرورت اخلاقی فعل یا ترک فعل است و گاه ترجیح فعل بر ترک یا ترک بر فعل مراد است. معادل این دو درجه در احکام شرعی وجوب و استحباب است. از این‌رو، باید واژه‌‌ای عام‌تر از ضرورت و ترجیح را در تفسیر حُسن و قُبح، مانند «سزاوار بودن فعل یا ترک»، در نظر گرفت. یا این که برای ضرورت اخلاقی، دو معنا در نظر گرفت، معنای خاص و معنای عام که شامل ضرورت به معنای خاص و ترجیح می‌شود. پس از این، هرگاه واژه ضرورت اخلاقی را به کار بردیم، معنای عام آن مراد است.

بدین سان، معنای مختار حُسن و قُبح، سزاوار بودن فعل یا ترک برای عمل، یا ضرورت اخلاقی است که لازمه آن استحقاق مدح و ذم است.

وجود‌شناسی حُسن و قُبح

مقصود از وجود‌شناسی حُسن و قُبح این است که آیا حُسن و قُبح در واقعیت خارجی و قطعِ نظر از ادراک فاعل شناسایی، تحقق دارد یا خیر و اگر تحقق دارد نوع تحقق آن به چه صورت است. بحث ذاتی بودن حُسن و قُبح ناظر به همین حوزه است.

اشاعره و فلاسفه منکر واقعیت حُسن و قُبح هستند و امامیه و معتزله حُسن و قُبح را امری واقعی می‌دانند و گاه از آن با تعبیر حُسن و قُبح ذاتی یاد می‌کنند. البته، در خصوص دیدگاه اشاعره و فلاسفه باید گفت آنان نیز به یک معنا برای حُسن و قُبح واقعیت قائل‌اند. در واقع، بر اساس معانی نُه‌گانه حُسن و قُبح، نُه نوع واقعیت برای حُسن و قُبح می‌توان در نظر گرفت. برای مثال، بر اساس معنای اوّل حُسن و قُبح که ‏ملائمت و منافرت با طبع است، می‌توان گفت ‏ملائمت و منافرت امری واقعی است. همچنین غرض و سود و موافقت و مخالفت با آن، یا صفت کمال و نقص و نیز اعتبار باید و نباید بر اساس ‏ملائمت و منافرت با طبع یا غرض. همه اینها اموری

  • نام منبع :
    قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5094
صفحه از 207
پرینت  ارسال به