143
قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی

البته، اگر مقصود از فطرت و وجدان، گرایش متعالی انسان باشد، ملاک دوم به نظریه شهید مطهری که مبنای آن نظریه اعتباریات است، برمی‌گردد و اِشکالاتی که پیش از این مطرح شد، از جمله همین اِشکال عدم جریان قاعده درمورد افعال الهی وارد خواهد شد، اما اگر مقصود از فطرت و وجدان، درک صریح عقلی است که جنبه ملکوتی انسان است و نورانیتی است که خداوند به انسان عطا کرده است تا حقایق را درک کند، در این صورت، ملاک دوم به ملاک اوّل برمی‌گردد و نیازی به ذکر مستقل آن نیست، بلکه در خصوص ملاک اوّل می‌توان این نکته را اضافه کرد که مقصود از عقل، عقل فطری است که جنبه ملکوتی انسان است و برخی حقایق را به طور بدیهی و وجدانی درک می‌کند.

جمع‌بندی دیدگاه متکلمان امامیه و معتزله (عدلیه)

مطالب عدلیه را می‌توان به دو دسته مورد اتفاق و اختلافی تقسیم کرد. آن چه مورد اتفاق همه آنان است اعتقاد به حُسن و قُبح ذاتی و عقلی است. حُسن و قُبح ذاتی به معنای عام کلمه به این معناست که افعال، قطع نظر از اعتبار شارع یا هر اعتبارکننده‌ای، حسن و قبیح هستند.

به دیگر سخن، حُسن و قُبح، امری واقعی در افعال است و مرجع آن، اعتبار شارع یا انسان و ‏ملائمت و منافرت با طبع انسان یا اغراض انسان و نیز صفت کمال و نقص برای انسان نیست. از سوی دیگر، عقلِ انسان در پاره‌‌ای موارد، از جمله حسن عدل و قبح ظلم، حُسن و قُبح ذاتی و واقعی افعال را درک می‌کند. از این درک، تعبیر به حُسن و قُبح عقلی می‌کنند. بر اساس این دو اعتقاد، عدلیه، حُسن و قُبح را به عنوان ملاکی عام در مورد خدا و انسان به‌کار می‌برند و در بحث عدل الهی، احکام متعددی را در مورد خدا بیان کرده، صدور برخی افعال را از خدا نفی می‌کنند، مانند عبث، مجبور کردن انسان و تکلیف بمالایطاق. در حالی که


قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
142

عنها، فیقوم بمدح فاعل الأُولى وذم فاعل الثانیة وعلى هذا یكون الانطباق وعدمه والتلائم وخلافها، آیة التحسین والتقبیح.۱

از این سخنان ممکن است نظریه اعتباریات - البته، با تقریر شهید مطهری - برداشت شود و نتیجه گرفته شود که حُسن و قُبح ذاتی نیست و از این‌رو، تنها در خصوص افعال انسان مطرح است و نمی‌تواند به عنوان ملاکی برای قضاوت درباره افعال خداوند مورد استفاده قرار گیرد، اما این برداشت درست به نظر نمی‌رسد؛ زیرا ایشان پس از فراغ از ذاتی بودن حُسن و قُبح، درباره چگونگی درک حُسن و قُبحِ ذاتی توسطِ عقل سخن می‌گوید و فطرت و وجدان را مطرح می‌کنند. گذشته از این که خود ایشان، پس از مطالبی که پیش‌تر نقل شد، بلافاصله اِشکال عدم عمومیت حُسن و قُبح عقلی نسبت به افعال الهی - بر اساس ملاک دوم - را مطرح کرده و چنین پاسخ می‌دهند که وقتی عقل و فطرت حُسن و قُبح افعال را درک می‌کند، این درک و حکم اختصاصی به فاعل خاص ندارد:

إنّ إدراك العقل حسن الأفعال أو قبحها على كلا التقریرین (كون الحكم بهما فی بعض الأفعال أمراً بدیهیاً وفی البعض الآخر منتهیاً إلیه، أو كون المیزان الملائمة للجانب العالی من الإنسانیة والمنافرة) لا یختص لشخصه أو لصنف خاص أو لكلّ من یطلق علیه الإنسان، بل یدرك حسن صدوره أو قبحه لكلّ موجود عاقل مختار سواء وقع تحت عنوان الإنسان أو لا وذلك لأنّ المقوّم لقضائه‏ بأحد الوصفین نفس القضیة بما هی هی من غیر خصوصیة للمدرِك. فهو یدرك أنّ العدل حسن عند الجمیع ومن الجمیع والظلم قبیح كذلك ولا یختص حكمه بأحدهما بزمان دون زمان ولا جیل دون جیل.۲

1.. سبحانى، الرسائل الأربع (قواعد اصولیة و فقهیة)، ج۱، ص ۲۱.

2.همان، ص ۲۲۔۲۳.

  • نام منبع :
    قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5069
صفحه از 207
پرینت  ارسال به