سخن پژوهشکده
کلام و فقه، دو دانشِ همزاد و اصیل اسلامیاند که هرچند آغازی همسو در ساخت و پرداخت منظومه معارف اسلامی داشتند، اما به تدریج در طول تاریخ هر کدام مسیری متفاوت یافتند و راهی دیگر گزیدند. فقه، دانشی بود که منطق فهم دین را به عهده داشت و کلام منطقِ دفاع از دین را پوشش میداد.
اجتهاد فقهى كه در ابتدای پیدایی عمدتاً به متن كتاب و سنت بسنده مىکرد و در فرایند صدور فتوا، حتى از آوردن اَسناد حدیث هم دریغ نمىورزید، کمکم با تأمین ابزار و ادواتِ مناسبتر، دستگاهی برای اجتهاد سامان داد که توانمندتر از گذشته این مسیر را بپیماید و در اولین گام با رها ساختنِ اَسناد و برگرفتن عبارات روایات، نخستین قدم را در استقلال فقه از حدیث بردارد. به نظر میرسد از همین دوره است که «فقهِ فتوایى» جاى خود را به «فقهِ روایى» داده و ضرورت متنشناسى و متندانى (فقه الحدیث) در كنار رجالشناسى و حدیثشناسى را بر فقهیان آشكار ساخته است. اما ورود به عرصه فهم متون وحیانى، حوزه جدیدى را به روى فقه گشود و به دانشهاى خادم و ابزاریای چون علماللغة و علم اصول و … - در حاشیه فقه - مجال رشد داد.
در این میان اما، دانش «قواعد فقهى» نیز نقش کمبدیلی در فرایند تفقّه به خود اختصاص میداد؛ بحثی که تأثیرى شگرف در توسعه و تدقیق استنباط داشته و دارد. قواعد فقهى بهدنبال بیان اصول عامى هستند كه حكمِ مصادیق فراوانى را یکجا