نیازمند فکر و تأمل نباشند. در واقع، مشکوک بودن حُسن و قُبح، تنها یک ادعاست و میتوان در مقابل ادعا کرد که عقلی بودنِ قبحِ ظلم روشن و بدیهی است و اختلاف میان متفکران، یا به دلیل مبانی نادرست آنهاست، یا به دلیل موانع و اِشکالاتی است که نسبت به حُسن و قُبح ذاتی و عقلی دارند که باید به آنها پاسخ آنها داده شود.
یک نکته را نیز باید افزود و آن اینکه اگر وجود اختلاف دلیل غیر یقینی بودن قضیهای شود، همه یقینیات ششگانه و از جمله بدیهیات اولیه، یقینی نخواهند بود؛ زیرا در همه آنها اختلاف نظر وجود دارد. برای مثال، بارکلی - کشیش و فیلسوف تجربیمسلک ایرلندی - علم به محسوسات را یقینی نمیداند و منکر وجود محسوسات است و خَلَف او دیوید هیوم در هر نوع وجود خارجی و حتی وجود خودش، شکّاک است و معتقد است هیچ قضیه واقعی یقینی وجود ندارد و تنها قضایای تحلیلی که محمول در موضوع مندرج است و اطلاع جدیدی از خارج نمیدهد، یقینی است، مثل این قضیه که «هر مرد متأهلی زن دارد».
دلیل دوم: عدم حکم عقل به حُسن و قُبح با تصور موضوع و محمول
این دلیل را میتوان پایه دلیل اوّل دانست. دلیل دوم میگوید: در بدیهیات، عقل با تصور موضوع و محمول، حکم به ثبوت محمول بر موضوع میکند، اما عقل با تصور خوبی و عدالت، حکم به ثبوت خوبی بر عدالت نمیکند. بر همین اساس است که حُسن و قُبح مشکوک و اختلافی است.
ابن سینا، سهروردی و شهروزی میگویند:
لیست الذائعات، من جهة ما هى هى، مما یقع التصدیق بها، فى الفطرة.۱