157
قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی

بیاورد، مخاطب می‌تواند بگوید زمانی بر من لازم است به مطالب و معجزه شما توجه کنم که عقلاً توجه به مطالب و معجزه شما واجب باشد، در حالی که چنین واجبی وجود ندارد. بنابراین، پیامبران پاسخی نخواهند داشت و محکوم می‌شوند. تفتازانی این دلیل را چنین ذکر می‌کند: «لو لم یكن وجوب النظر وبالجملة اوّل الواجبات عقلیا لزم إفحام الأنبیاء».۱

مرحوم شبّر با کمی تفاوت این دلیل را ذکر می‌کند. او می‌گوید: مخاطب پیامبر اگر حُسن و قُبح عقلی را قبول نداشته باشد می‌گوید توجه به سخنان و معجزه شما وقتی بر من واجب است که راست‌گو بودن شما را بدانم. راست‌گو بودن شما نیز برایم اثبات نمی‌شود مگر با بررسی. از سوی دیگر، بررسی هم بر من واجب نیست؛ چون وجوبِ نظر با عقل اثبات می‌شود و فرض این است که عقل باید و نباید را درک نمی‌کند. بدین سان، پیامبر پاسخی نخواهد داشت و محکوم می‌شود:

إنهما لو كانا شرعیین لزم توقف وجوب الواجبات بأسرها على مجی‏ء الشرع ولو كان كذلك لزم افحام الأنبیاء، لأن النبی صلی الله علیه و اله إذا ادعى النبوة وأظهر المعجزة كان للمدعو أن یقول إنما یجب علی النظر فی معجزتك بعد ان أعرف أنك صادق، فأنا لا أنظر حتى أعرف صدقك ولا أعرف صدقك إلا بالنظر وقبله لا یجب علی امتثال الأمر، فینقطع النبی ولا یبقى له جواب.۲

فضل بن روزبهان به این دلیل اِشکال گرفته که لازم نمی‌آید نبی شکست بخورد؛ زیرا مردم حق ندارند بگویند بعد از علم به صادق بودن شما به معجزه توجه می‌کنیم، بلکه به حسب نفس‌الامر توجه به معجزه واجب است:

لأنّ المدعوّ لیس له أن یقول: إنّما یجب علی النظر فی معجزتك بعد أن

1.. تفتازانى، شرح المقاصد، ج۴، ص ۲۹۳.

2.. شبّر، حق الیقین فی معرفة أصول الدین‏، ص ۸۵؛ نک: مظفّر، ‏دلائل الصدق، ج ۲، ص ۴۳۶.


قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
156

جریان عادة اللّه تعالى، الجاری مجرى المحال العادی بذلك.۱

مرحوم مظفّر در نقد این اِشکال می‌گوید: چگونه ادعای عادت می‌کنید در حالی که مخاطب، از حال تمام انبیاء مطلع نیست، گذشته از این که حتی اگر مخاطب از احوال همه پیامبران مطلع باشد، باز این احتمال وجود دارد که همه دروغ گفته باشند و در نتیجه، اگر فرد صادقی بر خلاف ویژگی‌‌های آن مدعیان قبلی باشد نبوّتش ثابت نمی‌شود. ثالثاً، چگونه می‌توان یقین به عدم تغییر عادت خدا در مقام اعطای معجزه به دروغ‌گو داشت، در حالی که عادت خدا در اصل معجزه، تغییر کرده است؛ زیرا معجزه خرقِ عادت است:

وأقول: كیف تصحّ دعوى العادة؟! والحال أنّه لا اطّلاع له على كلّ من ادّعى النبوّة! ولو فرض الاطّلاع فمن المحتمل كذب كلّ من جاء بمعجزة، فلا تثبت نبوّة صادقة فضلا عن جریان العادة بها. على إنّه كیف یقطع بعدم تخلّف العادة فی مقام تخلّف العادة بإظهار المعجزة؟!۲

این دلیل، اثبات نبوّت خاصه، از طریق معجزه را برای منکران حُسن و قُبح عقلی ممتنع می‌کند و از آنجا که اکثر متکلمان، از جمله اشاعره، تنها راه اثبات نبوّت را معجزه می‌دانند، اثبات نبوّت خاصه دچار مشکل می‌شود. البته، اگر حُسن و قُبح عقلی انکار شود راه‌‌های دیگر اثبات نبوّت، مانند نص پیامبر قبلی بر نبوّت پیامبر بعدی هم دچار اِشکال می‌شود؛ زیرا ممکن است پیامبر قبلی به دروغ فردی را به عنوان پیامبر بعدی معرفی کند.

دلیل پنجم: افحام پیامبران

اگر حُسن و قُبح شرعی باشد، وقتی نبی ادعای نبوّت کند و معجزه‌‌ای همراه خود

1.. به نقل از مظفّر، ‏دلائل الصدق، ج ۲، ص ۴۲۸.

2.. مظفّر، ‏دلائل الصدق، ج ۲، ص ۴۲۹.

  • نام منبع :
    قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5132
صفحه از 207
پرینت  ارسال به