سلیم بن قیس هلالی (دو سال پیش از هجرت، ۷۰/ ۷۶ق) که از آن به کتاب السقیفه نیز یاد کرده است، از آن نام برده و به عنوان یکی از منابع غیرتفسیری از آن سخن گفته است؛ در حالی که در این بخش از آثار گوناگون شیخ محمد بن علی صدوق قمی (۳۰۶ ۳۸۱ق) که اهمیت و اعتبار کاملی در حدیث امامیه داشتهاند، سخنی نگفته است.
فصل اول این کتاب با عنوان «متون تفسیری: مفسران و کتابهای آنها»،۱ فصل بلندی است که در آن، براشر به بررسی و گزارش متنهای تفسیری باقیمانده از دوران پیش از عصر آل بویه از حدیث تفسیری امامیه پرداخته است. شیوه کلی براشر در این بخش از کتاب خود، آن است که در مرحله اول به معرفی و بیان شرح حال مفسران میپردازد و پس از آن، نسخههای خطی و چاپی هر یک از تفاسیر را برمیشمرد.
فرات بن ابراهیم کوفی که محدثی زیدی است و در همین گام نخست، طرح او در این کتاب، بیربط جلوه میکند، نخستین مفسر امامی مورد بحث در این فصل از کتاب براشر است.۲ علی بن ابراهیم قمی، دیگر مفسر امامی است که با شرح گستردهتری کانون توجه براشر قرار گرفته است.۳ مطلب مورد عنایت براشر در بحث از تفسیر علی بن ابراهیم قمی، حذف برخی مطالب در متن چاپشده کتاب است که ظاهراً همین نکته سبب شده است که وی به امید یافتن مطالبی مشابه، به بررسی نسخههای خطی تمام تفاسیر شیعه امامیه که در تحقیقش مورد بحث هستند، بپردازد.۴ ویژگی خاص دیگر تفسیر علی بن ابراهیم قمی، نقل بخشی از تفسیر ابوالجارود زیاد بن منذر نهدی در ضمن آن است که نقش مهمی در حدیث شاخه جارودیه از فرقه زیدیه دارد و شرح احوال و آرای او، به صورت گسترده مورد بحث