خانم جین دمِن مک اولیف) و نیز ازجمله مشاوران کالج علمى برلین۱ است.
نویورت در اردیبهشت سال ۱۳۸۶ شمسی، همراه با میشائیل مارکس، دو سخنرانى قرآنى در مرکز ادیان ایراد کردند.
ورود وی به حوزه استشراق، مرهون تحصیلات وی در ایران است. او در حدود سال ۱۹۶۵ میلادی ایران را براى ادامه مطالعات و تحصیلات برگزید. در یک روزنامه، خواند که خانوادهاى جویاى دستیارى براى تربیت فرزندانشان هستند؛ خانوادهاى فرانسوى که مىخواستند با زبان فارسى آشنا شوند؛ بنابراین در خانه آنان در ایران به کار مشغول شد. همزمان به سبب فراغتى که داشت، در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ثبتنام کرد و به تحصیل مشغول شد. اوضاع اجتماعى ایران در آن روزها براى وی ناخوشایند بود؛ ولى به زبان، فرهنگ و ادبیات ایران بسیار علاقهمند شده بود. وی فقط شش ماه در ایران بود و به طور نسبی، زبان فارسى را تا حد قابل قبولى فرا گرفت. مىخواست مطالعات ایرانى خود را در آلمان نیز ادامه دهد؛ اما هیچ مؤسسهاى که به زبان فارسى و فرهنگ اسلامى اهمیتى بدهد نیافت. ناگزیر به مطالعات عربى روی آورد.
در دانشگاههاى مختلفى در آلمان غربى به تحصیلات خود ادامه داد. در شهر گوتینگن، که نزد اهل علم شناختهشدهتر است تا نزد عموم، درس خواند و مدرک دکترای تخصصیاش را در این شهر دریافت کرد؛ سپس به مونیخ رفت و در علوم انسانى نیز دکترای تخصصی گرفت.
رساله وی، ترجمه کتابى در فلسفه الهى از ارسطو بود که توسط فیلسوفى به نام عبداللطیف بغدادى تلخیص شده بود. وى بر تفاسیرى که درباره آثار ارسطو نوشتهاند، متکى بوده است. برخى از این تفاسیر به یونانى در دسترس نیست؛ اما ترجمههایى از آن به زبان عربى یا زبان عبرى وجود دارد. در اواخر دهه ۱۹۷۰