81
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

مسئله مبتنی بودن معنا بر تجربیات انسان در معناشناسی شناختی نیز به معنای آن است که معنا با تجربیات انسان رابطه دارد؛ اما آیا این تجربیات تنها تجربیات حسی و مادی هستند؟ ممکن است در دیدگاه معناشناسان شناختی این‏گونه باشد، اما باید اعتراف کنیم آنچه آنان در کسب معرفت مطرح می‏کنند شامل تجربیات گوناگونی می‏شود. تجربه انسان دامنه وسیعی را در بر می‏گیرد که تجربیات حسی و مادی انسان، مفاهیم ماهوی و انتزاعی، احساسات و انفعالات، دریافت‏های درونی و مفاهیم معنوی را که قبلاً تجربه شده‏اند می‏توان در این محدوده به شمار آورد. تجربه می‏تواند شامل تجربیاتی باشد که انسان ممکن است در عوالم دیگر آنها را تجربه کرده باشد و در این جهان نسبت به آنها شناختی دارد حتی اگر معناشناسان شناختی آنها را به عنوان تجربه انسان نپذیرند.

آنچه در معناشناسی شناختی اهمیت دارد، روش گسترش تجربیات انسان در شناخت و تأثیرگذاری تجربیات گذشته در شناخت‏های جدید ماست. این همان مفهومی است که می‏توان از آن به عنوان تجربه‏گرایی تفسیری یاد کرد و با تجربه‏‏گرایی فلسفی منبعی بسیار متفاوت است.۱ به عبارت دیگر معناشناسان شناختی رسالت خود را در این می‏بینند که نشان دهند نحوه کسب معرفت از جهان با قوای حسی و کارکرد ذهن و عقل و نحوه تعبیر آوردن زبانی از یافته‏ها و شناخت‏ها چگونه است و بر اساس چه سازوکاری شکل می‏گیرد. آنها چنین علوم اکتسابی را بدن‏مند می‏دانند، اما اینکه آیا ما از مفاهیم فطری دیگری نیز برخورداریم یا خیر و اینکه آن معارف چگونه حاصل می‏شوند و چه سازوکاری دارند از حیطه مباحث معناشناسی شناختی خارج است.

1.. برای مطالعه بیشتر ر.ک: قائمی‎نیا، ضرورت کاربست زبان‎شناسی شناختی در فهم قرآن و دستاوردهای آن.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
80

ادعاهای معناشناختی آنان به همین تعریف از عقل بازمی‏گردد:

درک ما از اینکه ذهن چیست؟ عمیقاً مادی است. پایه‏ترین باورهای فلسفی ما ذاتاً به دیدگاه ما از عقل بستگی دارد. عقل بیش از دو هزار سال به عنوان ویژگی مشخص بشریت شناخته شده است. عقل نه‎تنها شامل توانایی ما در استنتاج منطقی، بلکه توانایی ما برای انجام تحقیق، حل مسائل، ارزیابی و انتقاد درباره این است که چگونه باید عمل کنیم و چگونه خود، دیگران و جهان را ادراک می‏کنیم.

روشن است که این تعریف از عقل، تنها عقل نظری و عملی را در بر می‏گیرد - نه مبادی پیشینی - و در فلسفه اسلامی نیز این معنا از عقل مطرح شده است. آیا می‏توان این تعریف‏ها از عقل در فلسفه اسلامی را نشان‏دهنده این دانست که فیلسوفان مسلمان نگاهی مادی و حسی به عقل دارند؟ برای نمونه به تعریف‏های زیر از عقل توجه کنید.

۰.ادراک الانسان الشیء بذهنه و قد یقع علی الشیء الذی یکون به ادراک الانسان.۱

۰.انه معان مجتمعة فی الذهن تکون مقدمات یستنبط بها المصالح و الاغراض.۲

۰.انه هیئة محمودة للانسان فی حرکاته و سکناته و کلامه و اختیاره.۳

تعریف عقل به ادراک خود، دیگران و جهان نیز نشان می‏دهد معناشناسان شناختی به این جنبه عقل توجه دارند و جنبه‏های دیگر برای آنان مسئله نبوده است؛ اما آنچه این معناشناسان درباره بدن‏مندی اشاره کرده‏اند به همین معنا از عقل بازمی‏گردد؛ یعنی به مفهومی از عقل که انسان با استفاده از آن شناخت‏هایی اکتسابی از خود، دیگران و محیط پیرامون به دست می‏آورد.

1.. آل‏یس، الفارابی فی حدوده و رسومه، ص۳۶۷.

2.. ابن‏سینا، رسائل، ص۸۸.

3.. همان.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2007
صفحه از 369
پرینت  ارسال به