75
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

تابعی از پیش‏فرض‏ها و افق معنایی مفسر در نسبت با متن است.۱ این دقیقاً اعتقادی است که در معناشناسی شناختی جایگاهی ندارد.

نسبی‏‏گرایی موجود در هرمنوتیک فلسفی فهم را محصول امتزاج افق مفسر با متن می‏داند و پیش‏فرض‏ها و پیش‏داوری‏های مفسر را رقم زننده فهم متن به شمار می‏آورد. به این ترتیب اگر ملاک فهم را پیش‏داوری‏ها و پیش‏فرض‏های مفسر بدانیم، به دلیل متفاوت بودن این امور در انسان‏ها طبیعی است که فهم نیز نسبی خواهد بود. نسبیت مطلق در فهم سبب می‏شود متن ارزش معرفت‏شناختی خود را از دست بدهد؛ این در حالی است که در معناشناسی شناختی ارزش معرفت‏شناختی متن به رسمیت شناخته می‏شود.

همان‏گونه که در عنوان مفهوم‏سازی و واقعیت توضیح دادیم معناشناسان شناختی، به اصلی بنیادین به نام مفهوم‏سازی اعتقاد دارند. بر اساس این اصل عبارت‏های زبانی اولاً و بالذات نمایانگر واقعیت نیستند؛ اما معنای این سخن این نیست که معناشناسان شناختی اعتقاد به نسبیت مطلق معرفتی دارند. معناشناسی شناختی نه نسبیت‏گرای کلاسیک و نه ضد آن است به این معنا که واقعیت به طور بی‎واسطه متعلق عبارت‏های زبانی قرار نمی‏گیرند، بلکه از رهگذر ذهن متکلم واقعیت دیده می‏شود. در حقیقت نسبیت در شناخت متکلم از واقع رخ می‏دهد نه در تفسیر مفسر. این اعتقاد با دیدگاه هرمنوتیک کلاسیک که هرمنوتیکی مؤلف محور شناخته می‏شود، نزدیک است. همچنین معناشناسی شناختی ادعا نمی‏کند که زبان تنها مفاهیم ذهنی گوینده است تا به ذهن‏گرایی صرف منتهی شود. با این حال، عینیت‏گرای صرف نیز شمرده نمی‏شود، بلکه در مقابل ذهن‏گرایی و عینیت‏گرایی قرار می‏گیرد.

1.. برای مطالعه بیشتر، ر.ک: الهی راد، آشنایی با هرمنوتیک، ص۱۸۳-۱۸۵.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
74

زبان بشر شده‏اند و مبتنی بر فهم بشر هستند. بنابراین از قواعد فهم زبانی نیز برخوردارند و برای دریافت معانی آنها و بدون هیچ‏گونه پیش‏داوری تنها باید به تحلیل عبارت‏های متکلم بر اساس نظریات کاملاً زبان‏شناختی روی آورد. در متون دینی آنچه از تحلیل عبارت‏های دینی به دست می‏آید مفهوم‏سازی‏های متکلم مقدس از واقع خواهد بود.

معناشناسی شناختی عینی‏گرا یا نسبی‏گرا

اصول تعاملات زبانی در متون دینی همان اصولی است که عقلا در محاورات خود از آن بهره می‏گیرند؛ یعنی اصولی که مبنای تفهیم و تفاهم میان عقلا قرار می‏گیرد. سیره عقلا در بیان عبارت‏های زبانی، بیان عبارت‏های واقع نما و معرفت‏بخشی است که قابلیت صدق و کذب داشته باشند. نسبی بودن معرفت نیز در همین فضا تصور می‏شود؛ یعنی هیچ گزاره صادق یا کاذبی وجود نداشته باشد. بدین‏ترتیب نسبی‏گرایی معرفت شناختی به این معنا خواهد بود که امکان اثبات یا رد هیچ گزاره‏ای تصور نشود.

نسبی‏گرایی معرفت در حقیقت همان تغییر پذیر بودن معرفت است. نسبی‏گرایی معرفت‏شناختی، دانش بشر را با ویژگی‏های ذهنی و فردی صاحب دانش پیوند می‏دهد؛ به گونه‏ای که نمی‏توان درباره هیچ شناختی داوری کرد. به همین دلیل رویکردهای نسبی‏‏گرا در هرمنوتیک امکان فهم ثابت، معتبر و غیر تاریخی را انکار می‏کنند و برای هر متن و اثری تفسیرهای متنوع در نظر می‏گیرند. این اعتقاد به این دلیل ایجاد شده که در هرمنوتیک فلسفی، افق معنایی مفسر در فرایند فهم، مؤثر به شمار می‏رود و فهم در واقع حاصل ترکیب افق معنایی مفسر با متن دانسته می‏شود. در دیدگاه نسبی‏گرایانه، فهم همواره

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1857
صفحه از 369
پرینت  ارسال به