53
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

ما –فیزیولوژی بدن - منجر به ساختار مفهومی ما یعنی فکر و مفاهیم می‏شود و این همان بدن‏مند بودن معناست.۱ اگر تجربه بدن‏مند ما در واقع منجر به معنا، یا همان ساختار مفهومی می‏شود، بنابراین مفاهیم بیان شده زبان تا اندازه بسیاری باید از درک ما از تجربه فیزیولوژیکی و فضایی گرفته شده باشد؛ یعنی این نظریه پیش‏بینی می‏کند که تجربه فضایی - فیزیکی انسان بسیاری از ساختارهای اساسی معنایی (یا مفهومی) را فراهم می‏کند که از آن مفاهیم دیگر ساخته شده‏اند.

برای نمونه درکی که انسان از مفاهیمی نظیر بالا و پایین و یا سایر جهت‏ها دارد به دلیل موقعیت فیزیکی انسان و تعامل بدن وی با فضای پیرامونی اوست؛ زیرا انسان‏ها راست و ایستاده هستند و سر آنها بالای بدنشان و پاهای آنان پایین بدن قرار دارد و نسبت به زمین از محور عمودی برخوردارند که بخش بالا از بخش پایین متمایز می‏شود. جاذبه زمین سبب می‏شود که اشیا از طرف بالا به سمت پایین بیفتند و محور عمودی بدن و واقع شدن سر و چشم‏ها در بخش بالایی بدن موجب می‏شود اشیایی را که روی زمین قرار می‏گیرند، پایین بدانیم؛ بنابراین از تعامل فیزیولوژی بدن با زمین و جاذبه آن، مفاهیم پایین و بالا پدید می‏آیند.۲

اصول معناشناسی شناختی در کاربرد متون وحیانی

نخست باید اعتراف کنیم که مبانی کاربست معناشناسی شناختی در متون مقدس با متون بشری اندکی متفاوت است. با معناشناسی شناختی در متون

1.. برای توضیح بیشتر، ر.ک:
Tyler and Evans, The Semantics of English Prepositions Spatial Scenes, Embodied Meaning and Cognition, p. ۲۳-۲۴.

2.. ر.ک: قائمی‎نیا، معناشناسی شناختی قرآن، ص۵۶-۵۷.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
52

مقایسه نمی‏شود که در آن اطلاعات ذخیره شده بازیابی می‏شوند. بر اساس دیدگاه دانشمندان شناختی، حافظه تابعی است از یک سلسله مراحل پویا، پیچیده و تعاملی که بدن‏مند است.۱

انسان همواره دانش خود را از جهان به صورت غیر مستقیم به دست می‏آورد؛ زیرا این دانش محدود به چگونگی تجربه ما از جهان است. تجربه ما از جهان نیز همواره از طریق سیستم ادراکی انسانی با واسطه فیزیولوژی بدنی انسان و دستگاه ادراکی بشر حاصل می‏شود.

این به معنای آن نیست که جهان واقعی وجود ندارد، بلکه به این معناست که تجربه ما از جهان واقع با اهمیت است و برداشت ما از جهان از طریق دستگاه مفهومی با واسطه است. البته همین جهان عینی بستر اولیه را برای ادراکات حسی و مفاهیم ما به وجود می‏آورد، اما بر اساس ویژگی‏های فیزیکی - فضایی جهان پیرامون انسان، ادراکات انسانی در شناخت و تفکر رخ می‏دهد.۲

با توجه به این مقدمه دانشمندان شناختی اعتقاد دارند که تجربیات زندگی انسان در نهایت به طبیعت بدن انسان، یعنی فیزیولوژی بدن انسان و سیستم عصبی او محدود می‏شود. این امر، به بدن‏مندی تجارب انسانی می‏انجامد. دیدگاه تجربه بدن‏مند این نظریه را شکل می‏دهد که تجربیات انسانی از جهان با واسطه اعضای بدن انسان حاصل می‏شود و بنابراین تا اندازه بسیاری با طبیعت بدنی ما معین می‏شود که واسطه تجربه ما از جهان هستند. بدین‏ترتیب دانشمندان شناختی نشان می‏دهند که این تجربه بدن‏مند است که منجر به ساختار مفهومی می‏شود. به عبارت دیگر جهان خارج به واسطه دستگاه ادراکی

1.. Leuzinger-Bohleber, Finding the body in the mind, p. ۲۴-۲۵.

2.. برای توضیحات بیشتر در این باره ر.ک: الزناد، نظریات لسانیة عرفنیة، ص۱۸۳-۱۸۶.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1766
صفحه از 369
پرینت  ارسال به