مقایسه نمیشود که در آن اطلاعات ذخیره شده بازیابی میشوند. بر اساس دیدگاه دانشمندان شناختی، حافظه تابعی است از یک سلسله مراحل پویا، پیچیده و تعاملی که بدنمند است.۱
انسان همواره دانش خود را از جهان به صورت غیر مستقیم به دست میآورد؛ زیرا این دانش محدود به چگونگی تجربه ما از جهان است. تجربه ما از جهان نیز همواره از طریق سیستم ادراکی انسانی با واسطه فیزیولوژی بدنی انسان و دستگاه ادراکی بشر حاصل میشود.
این به معنای آن نیست که جهان واقعی وجود ندارد، بلکه به این معناست که تجربه ما از جهان واقع با اهمیت است و برداشت ما از جهان از طریق دستگاه مفهومی با واسطه است. البته همین جهان عینی بستر اولیه را برای ادراکات حسی و مفاهیم ما به وجود میآورد، اما بر اساس ویژگیهای فیزیکی - فضایی جهان پیرامون انسان، ادراکات انسانی در شناخت و تفکر رخ میدهد.۲
با توجه به این مقدمه دانشمندان شناختی اعتقاد دارند که تجربیات زندگی انسان در نهایت به طبیعت بدن انسان، یعنی فیزیولوژی بدن انسان و سیستم عصبی او محدود میشود. این امر، به بدنمندی تجارب انسانی میانجامد. دیدگاه تجربه بدنمند این نظریه را شکل میدهد که تجربیات انسانی از جهان با واسطه اعضای بدن انسان حاصل میشود و بنابراین تا اندازه بسیاری با طبیعت بدنی ما معین میشود که واسطه تجربه ما از جهان هستند. بدینترتیب دانشمندان شناختی نشان میدهند که این تجربه بدنمند است که منجر به ساختار مفهومی میشود. به عبارت دیگر جهان خارج به واسطه دستگاه ادراکی