این تعابیر مختلف حاصل پردازش خاصی است که گوینده از واقع دارد. برای توضیح اصل چشمانداز موقعیتی را تصور کنید که در اتاقی ایستادهاید و قصد دارید مکان کتاب خود را که جلوی در ورودی اتاق است بیان کنید. حال میتوان از دو گونه تعبیر استفاده کرد:
۱. کتاب پشت در است؛
۲. کتاب جلوی در است.
این دو جمله بهظاهر ساده، چشماندازهای متفاوتی را تجسم میبخشند. وقتی گفته میشود «کتاب پشت در اتاق است» در حقیقت چشمانداز با امتداد نگاه فرد مشخص شده است. اگر در امتداد نگاه مانعی باشد شیء پشت مانع است. در این مورد درِ اتاق، مانع امتداد نگاه میشود. پس کتاب پشت در است.
اما در جمله دوم، مرکز چشمانداز اتاق است و هر اتاقی یک جهت متعارف دارد. مسیر ورودی اتاق جلوی آن به حساب میآید و زمانی که کتاب آنجا باشد، جلوی اتاق قرار دارد. وقتی متکلم جمله دوم را برای بیان مقصود خود به کار میگیرد، در حقیقت نشان میدهد که نگاه وی به واقعیت خارجی قرار گرفتن کتاب در آن مکان خاص چگونه است.
البته آنچه متن واقع را تشکیل میدهد، قرار گرفتن کتاب در آن مکان است؛ اما عبارتهای گوناگون چشماندازی را به تصویر میکشند که متکلم به دلیل لحاظ آن، عبارت را به شکلهای گوناگون میآورد. بنابراین هر عبارت، معنا را با لحاظ یک چشمانداز نشان میدهد و دانستن چنین قرائنی به فهم دقیق مراد متکلم کمک فراوانی میکند.
پویایی و انعطافپذیر بودن معنا
از اصول توضیحدهنده اصل مفهومسازی یکی این است که معانی انعطافپذیر