بدن و دیگری حرکت خارج از بدن. روایاتی دلالت دارند بر اینکه که روح در خواب از بدن خارج میشود، بعضی از ارواح به آسمان میروند و بعضی از ارواح در هوا حرکت میکنند.۱
یکی از استعارههای مفهومی قرآن درباره قلب این استعاره است که قلب فرابدنی همان قلب صنوبری است.۲ در این استعاره نیز نوعی حیاتبخشی نسبت به قلب فرابدنی نسبت داده میشود؛ زیرا به طور عام این معرفت در عرف گسترش دارد که قلب صنوبری به بدن حیات میبخشد. این ویژگی، یعنی حیاتبخشی، از حوزه حسی یعنی قلب صنوبری به قلب فرابدنی نگاشت مییابد. بهاینترتیب قلب فرابدنی نیز حیاتبخش خواهد بود. بنابراین دو بعد فرابدنی انسان حیاتبخشی دارند: روح و قلب. اکنون این پرسش رخ مینماید که حیاتبخشی قلب فرابدنی به چیست؟
در پاسخ باید حیاتبخشی قلب را به بعد غیربدنی یا فرابدن انسان نسبت دهیم. دلیل آن کارکردهای حیاتی است که قرآن با استعارههایی به قلب نسبت میدهد. استعارههای مفهومی قرآن درباره قلب به این ترتیباند: قلب میفهمد؛ قلب کینه دارد؛ قلب میترسد؛ قلب تعقل میکند.
نگاشت دیگری که درباره قلب از قلب بدنی به قلب فرابدنی انتقال مییابد جریانبخشی است. قلب صنوبری خون را در بدن جریان میبخشد و بهاینترتیب بدن زنده میماند. اکنون باید بپرسیم قلب فرابدنی چه چیزی را در