333
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

این فرایند از نشانه‏های طبیعی و فراطبیعی آغاز می‏شود و به معرفت حاصل از خردورزی می‏رسد۱ و از آنجا به حوزه ایمان راه می‏یابد.۲

نمونه دیگر فضاهای ذهنی در قرآن را می‏توان در ارتباط مفاهیم وحی جست‏وجو کرد.

در قرآن «جبرئیل، روح‌الامین و روح‌القدس» سه تعبیری شمرده می‏شوند که از آنها با عنوان مجرای وحی یاد می‏کنیم. در بیان برخی عالمان و تفاسیر، «روح‏القدس و جبرئیل یکی دانسته شده»۳ و عده‏ای نیز «روح‏القدس، جبرئیل و روح‏الامین» را یکی دانسته‏اند.۴

در تحلیل این تعابیر، سه فضای ذهنی قابل تصور است:

۱. احتمال اول این است که مجرای وحی تنها یکی باشد ولی هر یک از این تعابیر حاکی از تفاوت در چشم‏انداز گوینده باشد. این بحث نیز خود با تغییر چشم‏انداز به دو وجه قابل تصور است:

الف - اگر مجرا از جهت امنیت مورد توجه قرار گیرد از تعبیر «روح‏الامین» استفاده می‏شود و اگر از لحاظ «قدسیت» مورد نظر باشد از تعبیر «روح القدس» استفاده می‏شود و از تعبیر جبرئیل نیز زمانی استفاده می‏شود که رابط وحی دارای جایگاه ویژه‏ای در مفهوم‏سازی قرآن است؛

ب - امین بودن مجرا جایی مورد تأکید قرار می‏گیرد که کانال به قلب متصل است و در این موارد از تعبیر «روح‏الامین» استفاده می‏شود و طهارت و قدسیت زمانی در کانون توجه است که کانال به خدا مرتبط می‏گردد. در چنین

1.. نک: صادقی و نصرتی، «الگوی تفکر قرآنی بر اساس معناشناسی همزمانی»، مجله ذهن، ص۱۷-۲۲.

2.. همان، ص۲۲-۲۶.

3.. قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۳۹۰؛ شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۸۰.

4.. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۳۴۶ و ج۱۵، ص۳۱۶.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
332

است که قلمرو کارکردی قلب را مشخص کند و به همین جهت قلب به عقل معنا یا تفسیر شده تا مقصود را بیان کند که در این آیه قلب به قلمرو معرفتی آن تعلق دارد نه قلمرو ایمانی یا عاطفی آن.

همچنین باید توجه داشت کمترین برداشتی که از رابطه عقل و قلب در این آیه به دست می‏آید، این است که عقل نیز مانند قلب دارای بُعد منبعیت است. این احتمال در جایی به کار خواهد آمد که قصد داشته باشیم روایات عقل را در کنار آیات بسنجیم؛ زیرا اگر متن مؤسس هیچ محملی حتی در حد احتمال برای عقل منبعی نداشته باشد، نوعی ناسازگاری میان متن مؤسس و متن مفسر دیده خواهد شد.

حاصل آنکه بر پایه نظریه فضاهای ذهنی در معناشناسی شناختی، اگر متن مؤسس در حد احتمال یک فضای ذهنی را در بر داشته باشد، متن مفسر اجازه دارد آن فضای ذهنی را توسعه دهد و وارد جهان‏بینی کند؛ اما اگر در فضاهای ذهنی، متن مفسر توان هیچ‏گونه نظریه‌پردازی و مدل جدید نداشته باشد، در این صورت متن مفسر اجازه توسعه و ورود را نخواهد داشت. به عبارت دیگر در این صورت متن مفسر کارکرد تفسیری ندارد و به جای اینکه متن مفسر باشد جزو متون مغایر به شمار خواهد آمد و در ارزیابی و اعتبارسنجی معناشناختی، آن‏گاه متن مفسر حجیت معناشناختی نخواهد داشت.

اگرچه بین عقل و قلب تقارب معنایی وجود دارد، ولی باید گفت که عقل تنها بخشی از معنای قلب را در بعد معرفتی پوشش می‏دهد و در کارکرد معرفتی قلب نیز تنها یک فرایند از میان فرایندهای رقیب است که قلب در موارد گوناگون به کار می‏گیرد.

فرایند کارکرد قلب در به‏کارگیری قلب، مشابه سایر فرایندهای تعقلی است.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2106
صفحه از 369
پرینت  ارسال به